Unit 4 - Reading 2
Young people in many Western cultures want to become independent.
They want to live away from their parents.
They want to have a job.
They want to earn their own money.
They want to get married.
They want to have children.
They want to have a home in a nice community.
However, it is hard for young adults in many parts of the world to become independent.
One factor is that they cannot find jobs.
جوانان در بیشتر کشورهای غربی میخواهند مستقل باشند.
آنها میخواهند به دور از والدین خود زندگی کنند.
آنها میخواهند شغل داشته باشند.
آنها میخواهند پول خود را درآورند.
آنها میخواهند ازدواج کنند.
آنها میخواهند بچهدار شوند.
آنها میخواهند در یک محله خوب خانه داشته باشند.
با این حال، در بسیاری از بخشهای جهان مستقل شدن برای جوانان کار دشواری است.
یک عامل آن این است که آنها نمیتوانند کار پیدا کنند.
Automation is one reason why jobs are hard to find.
Automation means that businesses use machines instead of people to do work.
A shoe factory, for example, once needed many workers to cut leather and sew the pieces together.
This was hard physical work.
Now a machine can do this work.
One machine can often do a job that once needed 20 workers to do.
As a consequence, businesses have fewer jobs to offer.
خودکارسازی (اتوماسیون) یک دلیل برای این سوال است که چرا کار پیدا کردن دشوار است.
خودکارسازی به این معنی است که کسب و کارها برای انجام کارها به جای افراد از دستگاهها استفاده میکنند.
یک کارخانه کفشسازی، برای مثال، زمانی برای بریدن چرم و دوختن اجزا به هم به کارگران زیادی نیاز داشت.
این کار بدنی سختی بود.
امروزه یک دستگاه میتواند این کار را انجام دهد.
یک دستگاه میتواند اغلب کاری را که برای انجامش نیاز به 20 کارگر است، انجام دهد.
در نتیجه، کسب و کارها کمتر شغلی برای پیشنهاد دادن دارند.
Another factor is that many jobs need workers with special training.
For some jobs workers must have a university degree.
Companies will not hire someone with insufficient training or without a degree.
Training may take months.
Earning a degree may take several years.
Consequently, many young men and women cannot get a good job.
They must first finish their training or education.
عامل دیگر این است که بسیاری از کارها به کارگرانی با مهارت تخصصی نیاز دارد.
برای برخی مشاغل کارگرها باید مدرک دانشگاهی داشته باشند.
کارخانهها کسی را که مهارت ناکافی دارد یا مدرک ندارد، استخدام نمیکنند.
کسب مهارت [کارآموزی] ممکن است ماهها طول بکشد.
مدرک گرفتن ممکن است چند سال طول بکشد.
در نتیجه، بسیاری از مردان و زنان جوان نمیتوانند کار خوب پیدا کنند.
آنها باید ابتدا کارآموزی یا تحصیلاتشان را تمام کنند.
Finally, the world economy has had serious problems in recent years.
Businesses in many countries are not hiring new workers.
There are too few jobs and too many people seeking work.
As a consequence, a large number of young adults cannot find jobs.
They cannot earn sufficient money to support themselves or a family.
در آخر اینکه اقتصاد جهان در سالهای اخیر مشکلات جدی داشته است.
کسب و کارها در بسیاری از کشورها کارگران جدید استخدام نمیکنند.
کارهای بسیار کم و افراد جویای کار بسیار زیادی وجود دارند.
در نتیجه، تعداد زیادی از جوانان نمیتوانند کار پیدا کنند.
آنها نمیتوانند برای حمایت از خودشان یا یک خانواده پول کافی به دست آورند.
The changing job market is changing the traditional Western family.
Once, a traditional Western family was defined as a mother and father living together with their young children.
This definition has changed.
Now many adult children live with their parents until they are 30 or 40 years old.
They cannot find a well-paying job.
They need assistance from their parents.
بازار در حال تغییر کار دارد خانواده سنتی غربی را تغییر میدهد.
زمانی، یک خانواده سنتی غربی به این صورت تعریف میشد که یک مادر و پدر با بچههای کوچک خود با همدیگر زندگی کنند.
این تعریف تغییر کرده است.
امروزه خیلی از بچههای بزرگ تا 30 یا 40 سالگی با والدین خود زندگی میکنند.
آنها نمیتوانند شغلی با درآمد خوب پیدا کنند.
آنها به کمک پدر و مادر خود نیاز دارند.
Most young adults assume they will get married some day.
However, they are waiting much longer than before.
As a result, the percentage of single (unmarried) people is growing.
In 1970, just 16% of people in the United States between the ages of 25 to 29 were single.
This percentage grew to 55% in 2011.
In Japan today, 61% of the men are single.
The average age at marriage is rising in many countries, too.
In both Libya and Greece, it is 32 for men and 29 for women.
In China, it is 34 for men and 29 for women.
In Sweden, it is 35 for men and 33 for women.
Waiting to marry also means waiting to have children.
Fewer babies are being born.
This has caused a low birth rate in some countries.
Lack of jobs and new marriage patterns are causing changes in many countries.
بیشتر جوانان فرض میکنند روزی ازدواج خواهند کرد.
با این حال، آنها خیلی بیشتر از قدیم صبر میکنند.
در نتیجه، درصد افراد مجرد (ازدواج نکرده) در حال رشد است.
در سال 1970، تنها 16% مردم در ایالات متحده بین سنین 25 تا 29 سال مجرد بودند.
این درصد در سال 2011 تا 55% افزایش یافت.
امروزه در ژاپن، 61% مردها مجرد هستند.
متوسط سن ازدواج در بسیاری از کشورهای دیگر نیز در حال افزایش است.
در لیبی و یونان، متوسط سن ازدواج برای مردان 32 و برای زنان 29 سال است.
در چین، برای مردان 34 و برای زنان 29 سال است.
در سوئد، برای مردان 35 و برای زنان 33 سال است.
صبر کردن برای ازدواج همچنین به معنای صبر کردن برای بچهدار شدن است.
بچههای کمتری متولد میشوند.
این موضوع باعث نرخ پایین زاد و ولد در برخی کشورها شده است.
کمبود کار و الگوهای جدید ازدواج باعث بروز تغییرات در بسیاری از کشورها شده است.