فصل 7 - پیا برمی‌گردد
Kapitel 7 - Pia ist zurück
Kapitel 7 - Pia ist zurück
فصل 7 - پیا برمی‌گرددPia ist wieder zu Hause. Endlich!
Plato war zwei Wochen bei Freunden.
Rom im Sommer, das ist nichts für einen Hund.
Zu Hause holt Pia sofort Plato ab und geht mit ihm spazieren.
Das Handy ist auch dabei...
پیا دوباره در خانه است. بالاخره!
پلاتو دو هفته پیش دوستان بود.
رم در تابستان؛ اصلا برای یک سگ مناسب نیست.
پیا بلافاصله پلاتو را از خانه بر می‌دارد و با او به پیاده‌روی می‌رود.
موبایل هم همراهش است ...
Wann sehen wir uns?
Ich muss dir so viel erzählen.
Rom war supersuper!
Aber ich bin auch so glücklich,
ich habe Plato wieder.
Wann hast du Zeit? LG Pia
کی همدیگر را ببینیم؟
من باید خیلی چیزها برایت تعریف کنم.
رم بی‌نهایت عالی بود.
ولی من هم دوباره خیلی خوشحالم،
من دوباره کنار پلاتو هستم.
تو چه موقع وقت داری؟ دوستدارت پیا
Ein paar Stunden später.
Nadja und Pia reden und reden.
چند ساعت بعد.
نادیا و پیا بی‌وقفه صحبت می‌کنند.
Zu Hause ruft Pia gleich bei Kolja an.
پیا در خانه بلافاصله با کولیا تماس می‌گیرد.
