فصل 3 - در بودِنزی

فصل 3 - در بودِنزی

Kapitel 3 - Am Bodensee


Kapitel 3 - Am Bodensee

فصل 3 - در بودِنزی

„Hej, spielst du mit?"

«هی، تو هم با ما بازی می‌کنی؟»

Zwei Jungen und ein Mädchen spielen auf dem Beachplatz und Kolja geht gerade vorbei.

Der Beachplatz gehört zum Campingplatz,

und der liegt direkt am Bodensee.

دو پسر و یک دختر در محوطه ساحل بازی می‌کنند و کولیا همان لحظه عبور می‌کند.

محوطه ساحلی به محوطه کمپ تعلق دارد،

و دقیقا در کنار بودِنزی قرار دارد.

„Ja, gern.

Wer spielt zusammen?"

«بله، با کمال میل.

چه کسانی باهم بازی می‌کنند؟»

„Wir machen Schnick, Schnack, Schnuck!"

«ما پالام، پولوم، پیلیچ می‌کنیم!»

„Wie bitte, was ist denn das?", fragt Kolja.

کولیا می‌پرسد، «ببخشید، این چی هست؟»

„Komm, wir zeigen es ihm",

sagt der eine Junge zum anderen.

Kolja sieht ihnen zu.

«بیا، ما نشانش می‌دهیم»،

یکی از پسران به دیگری می‌گوید.

کولیا به آنها نگاه می‌کند.

„Ach so, klar kenne ich das.

Wir sagen Schere, Stein, Papier!"

«که اینطور، این را که بلدم.

ما می‌گویم سنگ، کاغذ، قیچی!»

„Also du, wie heißt du denn?", fragt Loli.

So sagen seine Freunde zu Lorenz.

لولی می‌پرسد، «آها، راستی اسم تو چیه؟»

دوستانش، "لورنز" را اینگونه صدا می‌زنند.

„Kolja."

«کولیا.»

„Also, Kolja und Greg gegen Lea und mich!"

«پس کولیا و "گرگ" در مقابل "لئا" و من!»

Kolja und Greg gewinnen ein Spiel

und dann verlieren sie.

کولیا و گرگ یک بازی را می‌برند

و آنها در ادامه می‌بازند.

„Machen wir noch ein Match,

dann haben wir einen Gewinner", ruft Greg.

«یک بازی دیگر انجام بدهیم،

در آنصورت، ما برنده‌ای داریم.»، گرگ می‌گوید.

„Na, klar!"

«خب، باشه!»

Und Lea hat gleich noch eine Idee:

و حالا لئا ایده‌ای دارد:

„Das Eis da drüben ist super gut!

Wer gewinnt, bekommt ein Eis. Okay?"

«بستنی آن روبرو واقعا خوب است!

کسی‌که ببرد، یک بستنی می‌گیرد. باشه؟»

„Okay", wiederholen die drei Jungen.

هر سه پسر تکرار می‌کنند، «باشه»

„Und hoffentlich habt ihr genug Geld dabei!", lacht Loli.

لولی می‌خندد، «و شما خوشبختانه پول کافی به همراه دارید!»

Das Eis ist wirklich super -

und Kolja bekommt es sogar gratis.

بستنی واقعا عالی است؛

و کولیا آن را مجانی دریافت می‌کند.

Da schmeckt es noch viel besser.

اینجاست که خیلی مزه بهتری می‌دهد.

Lea fragt ihn:

لئا از او می‌پرسد:

Lea : Bist du allein da?

آیا تو اینجا تنهایی؟

Kolja : Nein, nein, mit meiner Mutter und meinen Geschwistern.

نه، نه، به همراه مادر و برادر و خواهرانم.

Lea : Ist das nicht eng im Zelt?

آیا در چادر تنگ نیست؟

Kolja : Nein, ich habe ein Zelt allein, nur für mich.

نه، من چادری به تنهایی دارم، فقط برای خودم.

Lea : Und wie lange bist du noch da?

و تو چند روز دیگر اینجایی؟

Kolja : Noch 12 Tage.

12 روز دیگر.

„Tschüss dann, ihr drei!

Ich geh' schwimmen." Greg geht zum See.

«پس خداحافظ، شما سه نفر!

من به شنا می‌رم.» گرگ به دریا می‌رود.

„Kommst du morgen wieder?

Dann gewinnen wir sicher noch mal ein Eis",

lacht Kolja.

«آیا فردا دوباره می‌آیی؟

بعد ما قطعا بار دیگر بستنی‌ای می‌بریم.»،

کولیا می‌خندد.

„Vergiss es",

sagen Loli und Lea im gleichen Moment.

«فراموشش کن»،

لولی و لئا در لحظه‌ای واحد می‌گویند.

„Wir sind klar besser.

Wir hatten heute nur Pech!", lacht Lea.

«ما واقعا بهتر هستیم.

ما امروز فقط بدشانسی آوردیم!»، لئا می‌خندد.

Am nächsten Tag geht Kolja immer wieder zum Beachplatz.

کولیا روز بعد دوباره به محوطه ساحلی می‌رود.

Niemand da.

Erst am Nachmittag sieht er Lea,

aber sie hat schlechte Laune:

کسی آنجا نیست.

او درست قبل از ظهر لئا را دیده‌بود،

ولی او حال بدی داشت:

Lea : Ich kann keine Musik mehr hören, mein Player ist kaputt. Er ist in den Sand gefallen und jetzt geht er nicht mehr.

من دیگر نمی‌توانم به موسیقی‌ای گوش بدهم، پلیرم خراب است. بر روی ماسه افتاد و الان دیگر کار نمی‌کند.

Kolja : Das ist ja blöd. Ich kann ihn ja mal ansehen. Vielleicht kann ich ihn reparieren.

این که مسخره است. من می‌توانم به آن نگاهی بیندازم. شاید بتوانم آن را تعمیر کنم.

Lea gibt Kolja ihren Player.

لئا، پلیرش را به کولیا می‌دهد.

Lea : Wann bekomme ich ihn zurück?

چه موقع آن را پس می‌گیرم؟

Kolja : Ich weiß nicht, ich muss das in meinem Zelt machen. Wo finde ich dich?

نمی‌دانم، باید آن را در چادرم درست کنم. من تو را کجا پیدا کنم؟

Lea : Treffen wir uns doch hier am Beachplatz. Ruf mich einfach an: 0159/37 24 187.

همدیگر را اینجا در محوطه ساحل می‌بینیم. به من زنگ بزن: 0159/37 24 187

Kolja : Also, bis später. Aber es kann ein bisschen dauern. Moment, ich schicke dir noch meine Nummer.

خب، تا بعد ولی این می‌تواند مقداری طول بکشد. یک لحظه، من هم شماره‌ام را برای تو می‌فرستم.

بخش قبل
فصل 3 - در بودِنزی
بخش بعد
نرم افزار زبان بیاموز

مکالمه، داستان، واژه آموزی و گرامر در زبان بیاموز

هرچیزی که برای یادگیری آلمانی لازم داری در نرم افزار بیاموز پیدا میکنی!
  • جعبه لایتنر، انواع فلشکارت و آزمون
  • مکالمه، داستان و آموزش شنیداری
  • گرامر و لغت دانی
  • دیکشنری رایگان آفلاین
همین الان دانلود کن  
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان