افعال دارای حرف اضافه در زبان آلمانی

Präpositionale Verben

برخی افعال در زبان آلمانی به‌همراه حروف اضافه مشخصی می‌آیند. در این درس با فهرستی از این افعال و حروف اضافه آن‌ها آشنا خواهیم شد.

افعال دارای حرف اضافه

Präpositionale Verben

تعداد زیادی از افعال آلمانی همیشه به همراه حرف اضافه مشخصی در جمله قرار می‌گیرند و برخی از افعال می‌توانند با بیش از یک حرف اضافه مورد استفاده قرار بگیرند. افعال دارای حرف اضافه در زبان آلمانی باید به همراه حرف اضافه و همچنین نقش دستوری خاصی که حرف اضافه بر اسم بعد از خود می‌گذارد آموزش داده بشوند.

(.an + (Akk

glauben an (باور داشتن به)
denken an (فکر کردن به)
erinnern an (یادآوری کردن)
sich erinnern an (به یاد آوردن)
sich) gewöhnen an) (عادت کردن به)

Wir haben an dich gedacht.

ما به تو فکر کردیم.

فعل "denken" (فکر کردن) به‌همراه حرف اضافه "an" و ضمیر مفعولی مستقیم "dich" ظاهر شده‌است.

(.an + (Dat

liegen an (باعث بودن، تقصیر کسی بودن)
teilnehmen an (شرکت کردن در)

Es lag an mir, dass er nicht gekommen ist.

این تقصیر من بود که او نیامد.

فعل "liegen" ( تقصیر کسی بودن) به‌همراه حرف اضافه "an" و ضمیر مفعولی غیرمستقیم "mir" ظاهر شده‌است.

(.auf + (Akk

reagieren auf (واکنش نشان دادن به)
warten auf (منتظر بودن)
verzichten auf (چشم‌پوشی کردن از)
ankommen auf (بستگی داشتن به)
sich freuen auf (خوشحال شدن از / مشتاق بودن به)

Wie haben sie auf die Nachricht reagiert?

آنها چگونه به اخبار واکنش نشان دادند؟

فعل "reagieren" (واکنش نشان دادن) به‌همراه حرف اضافه "auf" ومفعول مستقیم "Nachricht" ظاهر شده‌است.

(.auf + (Dat

bestehen auf (پافشاری کردن به)
beruhen auf (متکی بودن به)

Sie hat auf ihrem Recht bestanden.

او به حق خود اصرار ورزید . [پافشاری کرد.]

فعل "bestehen" (پافشاری کردن) به‌همراه حرف اضافه "auf" و مفعول غیرمستقیم "Recht" ظاهر شده‌است.

(.aus + (Dat

bestehen aus (شامل شدن از، تشکیل شدن)

Unser Team besteht aus einer Frau und zwei Männern.

تیم ما از یک زن و دو مرد تشکیل شده‌‌است.

فعل "bestehen" (تشکیل شدن) به‌همراه حرف اضافه "aus" و مفعول غیرمستقیم "Frau" ظاهر شده‌است.

(.für + (Akk

sich interessieren für (علاقه داشتن به)
jmdm. danken für (از کسی تشکر کردن برای)

Ich interessiere mich sehr für die Musik der zwanziger Jahre.

من علاقه زیادی به موسیقی دهه بیست دارم.

فعل "interessieren" (علاقه داشتن) به‌همراه حرف اضافه "für" و مفعول مستقیم "Musik" ظاهر شده‌است.

(.in + (Akk

sich verlieben in (عاشق کسی شدن)

Er hat sich sofort in sie verliebt.

او بلافاصله عاشقش شد.

فعل "verlieben" (عاشق شدن) به‌همراه حرف اضافه "in" و ضمیر مفعولی مستقیم "sie" ظاهر شده‌است.

(.mit + (Dat

rechnen mit (حساب کردن روی)
sprechen mit (صحبت کردن با)
beginnen mit (شروع کردن با)
anfangen mit (آغاز کردن با)
aufhören mit (دست کشیدن از)
sich) beschäftigen mit) (خود را مشغول کردن با)
sich befassen mit (کار داشتن با)

Ab Mai müssen Sie mit einem höheren Preis rechnen.

شما باید از "مه" روی یک قیمت بالا حساب بکنید.

فعل "rechnen" (حساب کردن) به‌همراه حرف اضافه "mit" و مفعول غیرمستقیم "Preis" ظاهر شده‌است.

(.nach + (Dat

fragen nach (سوال کردن درباره)
sich erkundigen nach (جویا شدن از)
riechen nach (بو دادن)
schmecken nach (مزه داشتن)

Meine Frau fragt nach Ihrer Mutter.

همسرم درباره مادرت سوال می‌کند.

فعل "fragen" (سوال کردن) به‌همراه حرف اضافه "nach" و مفعول غیرمستقیم "Mutter" ظاهر شده‌است.

(.über + (Akk

reden über (صحبت کردن درباره)
sprechen über (صحبت کردن درباره)
nachdenken über (تامل کردن درباره)
streiten über (دعوا کردن درباره)
jmdn. informieren über (به کسی اطلاعات دادن درباره)
sich freuen über (خوشحال شدن از)

Ich möchte über dieses Problem ein bisschen nachdenken.

من می‌خواهم درباره این مشکل کمی تامل بکنم.

فعل "nachdenken" (تامل کردن) به‌همراه حرف اضافه "über" و مفعول مستقیم "Problem" ظاهر شده‌است.

(.um + (Akk

kämpfen um (جنگیدن برای)
werben um (جلب نظر کردن برای)
sich bewerben um (درخواست دادن برای)
jmdn. bitten um (از کسی خواهش کردن برای)
jmdn. bringen um (از کسی گرفتن)

Er hat sich um die Stelle in Aachen beworben.

او برای یک جایگاه در "آخن" درخواست داد.

فعل "bewerben" (درخواست دادن) به‌همراه حرف اضافه "um" و مفعول مستقیم "Stelle" ظاهر شده‌است.

(.von + (Dat

reden von (صحبت کردن درباره)
sprechen von (صحبت کردن درباره)
träumen von (خواب دیدن درباره)
abhängen von (بستگی داشتن به)
jmdn. überzeugen von (قانع کردن)

Das Picknick hängt natürlich von dem Wetter ab.

پیکنیک طبیعتا به آب و هوا بستگی دارد.

فعل "abhängen" (بستگی داشتن) به‌همراه حرف اضافه "von" و مفعول غیرمستقیم "Wetter" ظاهر شده‌است.

(.vor + (Dat

jmdn. warnen vor (به کسی اخطار دادن درباره)
jmdn. retten vor (کسی را نجات دادن از)
jmdn. schützen vor (از کسی محافظت کردن در مقابل)
Angst haben vor (ترس داشتن از)

Die Wettervorhersage warnt vor einem Unwetter morgen.

پیش‌بینی وضع هوا درباره یک هوای طوفانی در فردا اخطار داد.

فعل "warnen" (اخطار دادن) به‌همراه حرف اضافه "vor" و مفعول غیرمستقیم "Unwetter" ظاهر شده‌است.

(.zu + (Dat

gehören zu (تعلق داشتن به)
passen zu (تناسب داشتن با)

Sie gehört zur Familie.

او به خانواده تعلق دارد.

فعل "gehören" (تعلق داشتن) به‌همراه حرف اضافه "zu" و مفعول غیرمستقیم "Familie" ظاهر شده‌است.

نکته

حروف اضافه در کنار افعال معمولا بااستفاده از ترکیب (.da(r) + Präp) می‌آیند.

Sie hat mich davor gewarnt, dass die Preise hier höher sind.

او به من در اینباره اخطار داده بود که قیمت‌ها در اینجا زیادتر هستند.

فعل "warnen" (اخطار دادن) به‌همراه حرف اضافه "vor" ظاهر شده‌است.

Wir brauchen einen Urlaub. Du hast mich davon überzeugt.

ما به یک مرخصی نیاز داریم. تو من را در اینباره قانع کرده بودی.

فعل "überzeugen" (قانع کردن) به‌همراه حرف اضافه "von" ظاهر شده‌است.

مطالب مرتبط

بخش قبل