Nebensätze
در این بخش با مهمترین ویژگیهای جملات پیرو قیدی، فاعلی، مصدری، وصفی، موصولی و غیره آشنا خواهیم شد.
این جملات به همراه حروف ربط پیرو (Subjunktionen) ساخته میشوند و دارای انواع متفاوتی هستند که در زیر به دسته بندی آنها پرداختهایم.
Ihm fällt Mathe leicht, wohingegen ich keine Ahnung von Mathe habe.
ریاضیات به نظر او ساده میآید در حالی که من هیچ اطلاعی از ریاضیات ندارم.
Wo sie ihren Urlaub verbringen, ist es sehr warm.
در آنجایی که شما تعطیلاتتان را میگذرانید بسیار گرم است.
Er bereitete sich auf den Marathon vor, indem er täglich trainierte.
او خود را برای ماراتن آماده کرد که برای آن هر روز تمرین کرده بود.
این جملات به توضیحات بیشتر درباره فاعل یا مفعول میپردازند، در واقع به پرسشهایی مانند "چهکسی" یا "چهچیزی" پاسخ داده و در اغلب موارد با جملات موصولی تفاوتی ندارند.
Das ist der Mann, den ich gesehen habe. (Welcher Mann?)
این آن مردی است که من دیده بودم. (کدام مرد؟)
در این جمله فاعل جمله پیرو (Der Mann) در جمله دوم دارای نقش مفعولی مستقیم (Akkusativ) است و به همین علت از ضمیر "den" که حالت مفعولی مستقیم اسامی مذکر (Akkusativ) است، استفاده شدهاست.
Kaufst du den Hut, der dir so gefällt? (Welchen Hut?)
آیا آن کلاهی را که دوست داشتی میخری؟ (کدام کلاه؟)
Hilf bitte dem Mädchen, das dort sitzt! (Welchem Mädchen?)
لطفا به آن دختری که در آنجا نشستهاست کمک کن! (کدام دختر؟)
Wir gedenken der Opfer, die gestorben sind. (Welcher Opfer?)
ما به قربانیهایی که مردند فکر میکنیم. (کدام قربانی؟)
در تمامی مثالهای بالا باید به نقش دستوری ضمایر موصولی توجه کرد و شکل صحیح آن را مورد استفاده قرار داد. برای آگاه شدن از نقش دستوری این ضمایر میتوان از واژگان پرسشی بالا استفاده کرد؛ اما به طور کلی باید با افعال و نقش دستوریای که به آن نیاز دارند آشنا بود.
جملات فاعلی، جملات پیروی هستند که جایگزین فاعل میشوند و میتوان با قید پرسشی "چه کسی/چه چیزی؟" از نقش آنها آگاهی یافت.
Wer fleißig lernt, wird belohnt. (Wer/Was wird belohnt?)
کسی که باپشتکار درس میخواند، پاداش خواهد گرفت. (چه کسی/ چه چیزی پاداش خواهد گرفت؟)
Es ist doch klar, dass ich dir helfe. (Wer/Was ist klar?)
این واقعا واضح بود که من به تو کمک کنم. (چه چیزی/ چه کسی واضح است؟)
فاعل و مفعول در یک جمله به طور معمول اسم یا ضمیر هستند اما در برخی موارد جملات پیرو میتوانند در نقش فاعل یا مفعول ظاهر بشوند.
جملات مفعولی، جملات پیروی هستند که جایگزین یک مفعول (اعم از مستقیم، غیر مستقیم یا ملکی) میشوند و میتوان با ادات پرسشی "مال چه کسی/ چه کسی/ چه؟" از آنها آگاه شد:
Ich helfe, wem ich will. (Wem/Was helfe ich? – Dativobjekt)
من به کسی که بخواهم کمک میکنم. (به چه کسی/چه چیزی کمک میکنم؟ -حالت مفعولی غیر مستقیم)
Ich sehe nicht, wer da kommt. (Wen/Was sehe ich nicht? – Akkusativobjekt)
من نمیبینم که چه کسی از آنجا میآید. (چه چیزی/چه را نمیبینم؟ -حالت مفعولی مستقیم)
سوالات غیر مستقیم، سوالاتی هستند که به عنوان جملات پیرو و در جملهای دیگر ساخته میشوند. برای ساخت این جملات به طور معمول از افعال مشخصی استفاده میگردد که برخی از آنها عبارتند از:
معنی | فعل | معنی | فعل |
---|---|---|---|
نشان دادن، اظهار کردن | äußern | جواب دادن، پاسخ دادن | antworten |
گزارش دادن | berichten | ادعا کردن | behaupten |
توضیح دادن | erklären | فکر کردن، تصور کردن | denken |
باور داشتن | glauben | پرسیدن، سوال کردن | fragen |
گفتن | sagen | باور داشتن | meinen |
Wann hat er Zeit? – Ich weiß nicht, wann er Zeit hat.
او کی وقت دارد؟ - من نمیدانم که او کی وقت دارد.
Was hat sie gesagt? – Ich sage dir nicht, was sie gesagt hat.
او چه گفت؟ - من به تو نمیگویم که او چه گفت.
باید توجه داشت که ساختار جمله در سوالات غیر مستقیم با سوالات مستقیم متفاوت است و فعل صرفشده در انتهای جمله قرار میگیرد.
جملات مصدری در زبان آلمانی از ترکیب حرف اضافه "zu" و حالت مصدری فعل ساخته میشوند و استفاده از ترکیب "um zu" به منظور بیان هدف از انجام کار یا عملی نیز میتوان استقاده کرد؛ در زبان آلمانی اصطلاحات مشخصی وجود دارد که بعد از آنها از جملات مصدری استفاده میکنیم، این جملات معمولا بعد از جملات پیرو قرار میگیردند اما میتوان آنها را قبل از جملات پایه مورد استفاده قرار داد. عطف این جملات به فاعل رایجترین شیوه استفاده از آنها است اما میتوان آنها را به دیگر نقشهای دستوری معطوف کرد.
برای بیان هدف و مقصود از انجام کاری از ترکیب "um zu" استفاده میکنیم و در این مورد، جمله مصدری همواره به فاعل جمله معطوف است. باید توجه داشت که در افعال جداشدنی "zu" در بین دو قسمت فعل قرار میگیرد.
Ich bin gekommen, um mir einen guten Tennisschläger zu kaufen.
من آمدم تا برای خودم یک راکت تنیس خوب بخرم.
در مثال بالا فاعل جمله مصدری همان فاعل جمله پیرو (Die Tennisschülerin) است و برای کوتاه کردن جملات و متون میتوان از این عبارت استفاده و جمله پیرو را به جمله پایه معطوف کرد.
افعال، صفات و اصطلاحات مشخصی وجود دارند که بعد از آنها میتوان از جملات مصدری استفاده کرد که برخی از آنها عبارتند از: beabsichtigen, behaupten, beschließen, sich entscheiden, die Absicht haben,...
Der Trainer bringt der Tennisschülerin bei, den Ball zu treffen.
مربی به تنیسآموز یاد داد که به توب ضربه بزند.
در مثال بالا فاعل جمله مصدری همان مفعول جمله پیرو (der Tennisschülerin) است و برای کوتاه کردن جملات و متون میتوان از این عبارات استفاده و جمله پیرو را به جمله پایه معطوف کرد.
افعال، صفات و اصطلاحات مشخصی وجود دارند که بعد از آنها میتوان از جملات مصدری استفاده کرد که برخی از آنها عبارتند از: bitten, einladen, erinnern,...
این جملات به همراه حروف ربط پیرو (Subjunktionen) ساخته میشوند و بعد از این حروف ربط ساختار جمله تغییر شکل داده و فعل صرفشده در انتهای جمله قرار میگیرد.
Sie macht Urlaub an der Nordsee, weil sie das Meer liebt.
او تعطیلات را در دریای شمال میگذراند زیرا که او دریا را دوست دارد.
حروف ربط پیرو (Subjunktionen) عبارتند از: als, bevor, bis, da, damit, dass, ehe, falls, indem, nachdem, ob, obgleich, obschon, obwohl, seit, seitdem, sobald, sofern, sooft, soweit, soviel, während, weil, wenn, wie, wohingegen
به جملات پیرویی که به همراه شکل وصفی یا سوم فعل (Partizip I & Partizip II) ساختهشده و همواره معطوف به فاعل هستند جملات وصفی (Partizipialsätze) گفته میشود. این جملات به ندرت در زبان آلمانی استفاده شده و معمولا در رمانها یا سخنرانیها یافت میشوند. با کمک این جملات میتوان توجه را به جمله پایه جلب و از جملات پیرو طولانی اجتناب کرد.
Den Föhn in der linken Hand haltend, schnitt Susi sich rechts die Haare ab.
"سوزی" سمت راست موها را با سشواری در دست چپ (گرفته) کوتاه کرد.
در واقع عبارت بالا به صورت زیر بودهاست و برای کوتاه کردن آن میتوان از حالت دوم فعل استفاده کرد.
Susi hielt den Föhn in der linken Hand und schnitt sich gleichzeitig rechts die Haare ab.
"سوزی" سشوار را در دست چپ گرفت و همزمان سمت راست موها را کوتاه کرد.
Die Haare gewaschen, griff Susi zu Föhn und Schere.
"سوزی" سشوار و قیچی را با موهای شستهشده برداشت.
در واقع عبارت بالا به صورت زیر بودهاست و برای کوتاه کردن آن میتوان از حالت سوم فعل (Partizip II) استفاده کرد.
برای ارائه اطلاعات اضافه بدون آنکه جمله جدیدی ساخته بشود میتوان از جملات موصولی استفاده کرد. این جملات در واقع اطلاعاتی درباره اسامی یا ضمایر ارائه میدهند و معمولا در کنار واژهای که به آن معطوف هستند قرار گرفته و به وسیله یک ویرگول جدا میشوند. این جملات میتوانند در انتهای یک جمله پایه و یا در میانه یک جمله قرار بگیرند.
این جملات معمولا به کمک یک ضمیر موصولی یا قید موصولی ساخته میشوند.
Genitiv | Dativ | Akkusativ | Nominativ | |
---|---|---|---|---|
dessen | dem/welchem | den/welchen | der/welcher | maskulin (m) |
deren | der/welcher | die/welche | die/welche | feminin (f) |
dessen | dem/welchem | das/welches | das/welches | neutral (n) |
deren | denen/welchen | die/welche | die/welche | Plural (pl) |
در جمله بالا ضمیر موصولی "den" به فاعل جمله (bodo) عطف شدهاست و از آنجایی که در جمله دوم دارای نقش دستوری Akkusativ یا همان مفعول مستقیم است باید از ضمیر "den" استفاده کرد.
Das sind die Freunde, mit denen ich viel Zeit verbringe.
اینها دوستانی هستند که من با آنها زمان زیادی را صرف میکنم.
Ich warte dort, wo wir uns immer treffen.
من در آنجایی که ما همیشه همدیگر را ملاقات میکنیم، صبر میکنم.
در مثال بالا از قید موصولی“wo” برای ارتباط دادن جملههای پایه و پیرو استفاده شدهاست و باید توجه داشت که در جمله پیرو باید فعل را در انتهای جمله به کار ببریم.
اگر یک فعالیت فقط تحت شرایط خاصی رخ بدهد از جملات شرطی استفاده میگردد. جملات شرطی در زبان آلمانی به دو نوع حقیقی و غیرحقیقی تقسیم میشوند.
در این مثال باید از زمان حال در هر دو جمله پایه و پیرو استفاده کرد و جایگاه افعال در جمله پیرو نیز تغییر میکند و باید در انتهای جمله قرار بگیرد؛ از آنجایی که تمامی جمله پیرو به عنوان جایگاه نخست شناخته میشود، جمله پایه با فعل شروع میگردد
برای استفاده از این جملات در زمان گذشته نیز باید از حالت التزامی (Konjunktiv II) افعال استفاده بشود.
اغلب برای نقل قول از دیگری نباید از جمله گفتهشده توسط او استفاده کرد بلکه بهتر است که محتوای عبارت بازگو بشود. این گونه از عبارات به طور معمول در رسانهها که گفته فردی دیگر بازگو میشود استفاده میگردند.
برای ساخت نقل قولی غیر مستقیم باید ضمیر، حالت فعل و در صورت نیاز قیدهای زمان و مکان تغییر بکنند.
برای تبدیل عبارت بالا به یک جمله و درواقع نقل قول غیر مستقیم باید فعل در جمله نقلشده را در شکل اول التزامی (Konjunktiv I) آن استفاده کرد.
برای ساخت یک نقل قول غیر مستقیم در زبان آلمانی مانند زبان فارسی باید شکل فعل در جمله نقلشده را تغییر و به جز چند استثنا از حالت التزامی شکل اول (Konjunktiv I) آن استفاده کرد.
باید توجه داشت که نقل قولهای غیر مستقیم را میتوان به دو صورت اخباری (Indikativ) و التزامی (Konjunktiv) بیان کرد. حالت اخباری معمولا در زبان محاوره مورد استفاده و نشان از اعتقاد و باور به گوینده جمله دارد اما در زبان نوشتاری و رسانهها ترجیحا از حالت التزامی استفاده میشود.
حالت التزامی، خنثی بودن گوینده و قضاوت نکردن گفته فردی که حرف او بازگو میشود را در خود پنهان دارد و به همین علت معمولا در رسانهها از این حالت استفاده میشود.
در مثالهای بالا از دو شیوه متفاوت برای ساخت نقل قول غیر مستقیم در زبان آلمانی استفاده شده است که در ترجمه فارسی هیچ تفاوتی با هم ندارند اما در مثال اول به علت استفاده از شکل اخباری فعل، گوینده شک و تردید خود را نسبت به فردی که از آن نقل میکند، بیان کردهاست اما در مثال دوم به علت استفاده از حالت التزامی فعل، گوینده کاملا خنثی و بدون قضاوت به نقل قول از دیگری پرداختهاست.
برای ساخت نقل قول غیر مستقیم معمولا از حالت التزامی اول افعال (Konjunktiv I) استفاده میشود و در صورتی که این حالت فعل با حالت اخباری آن برابر باشد باید از شکل التزامی دوم افعال (Konjunktiv II) استفاده کرد.
indirekte Rede | direkte Rede | |
---|---|---|
Er sagt(e), er gehe. Er sagt/sagte, er lese. | „Ich gehe.“ „Ich lese.“ | Präsens |
Er sagt, er sei gegangen. Er sagt, er habe gelesen. | „Ich bin gegangen.“ „Ich habe gelesen.“ | Perfekt |
Er sagt, er sei gegangen. Er sagt, er habe gelesen. | „Ich ging.“ „Ich las.“ | Präteritum |
Er sagt, er sei gegangen. Er sagt, er habe gelesen. | „Ich war gegangen.“ „Ich hatte gelesen.“ | Plusquamperfekt |
Er sagt, er werde gehen. Er sagt, er werde lesen. | „Ich werde gehen.“ „Ich werde lesen.“ | Futur I |
Er sagt, er werde gegangen sein. Er sagt, er werde gelesen haben. | „Ich werde gegangen sein.“ „Ich werde gelesen haben.“ | Futur II |
هنگامی که حالت التزامی فعلی با حالت اخباری آن یکسان بود باید برای نشان دادن آنکه عبارتی نقل قول از دیگری است از دیگر حالات افعال استفاده کرد. در اغلب موارد فعل اول شخص مفرد (Ich) و اول و سوم شخص جمع (wir,sie) در شکل التزامی نوع اول و حالت اخباری یکسان هستند و به همین علت از شکل التزامی نوع دوم استفاده میکنیم.
هنگامیکه حالت التزامی نوع دوم با حالت گذشته کامل فعلی یکسان بود باید از فعل کمکی "würde" استفاده کرد.