جملات پیرو در زبان آلمانی

جملات پیرو در زبان آلمانی

Nebensätze


در این بخش با مهم‌ترین ویژگی‌های جملات پیرو قیدی، فاعلی، مصدری، وصفی، موصولی و غیره آشنا خواهیم شد.

جملات پیرو

Nebensätze

یک جمله پیرو هیچ‌گاه به تنهایی کاربردی ندارد و همیشه در کنار یک جمله پایه مورد استفاده قرار گرفته و به وسیله یک ویرگول از آن جدا می‌شود. باید توجه داشت که فعل صرف‌شده در جملات پیرو همواره در انتهای جمله قرار می‌گیرد.

Ich weiß nicht, ob er dir hilft.

من نمی‌دانم که او به تو کمک می‌کند.

نکته

هنگامی که یک عبارت با جمله پیرو آغاز بشود، جمله پایه از آن‌جهت که جمله پیرو جایگاه اول جمله را گرفته‌است با فعل آغاز می‌شود.

Ob er dir hilft, weiß ich nicht.

اینکه او به تو کمک کند را من نمی‌دانم.

انواع جملات پیرو بر اساس کارکرد در جمله

جملات قیدی

این جملات به همراه حروف ربط پیرو (Subjunktionen) ساخته می‌شوند و دارای انواع متفاوتی هستند که در زیر به دسته بندی آنها پرداخته‌ایم.

  • Adversativsatz: به جملات قیدی‌ای که دارای معنی متضادی در مقایسه با جملات پیرو هستند گفته می‌شود. حرف ربط رایج برای ساخت این جملات پیرو wohingegen(در حالی‌که) است.

Ihm fällt Mathe leicht, wohingegen ich keine Ahnung von Mathe habe.

ریاضیات به نظر او ساده می‌آید در حالی که من هیچ اطلاعی از ریاضیات ندارم.

  • Finalsatz: به جملات قیدی‌ای که هدف و مقصود یک عبارت را بیان می‌کنند "Finalsatz" گفته می‌شود و حرف ربط رایج برای این جملات damit (تا) است.

Sei ruhig, damit ich schlafen kann.

آرام باش تا من بتوانم بخوابم.

  • Kausalsatz: به جملات قیدی‌ای که دلیل انجام کاری را بیان می‌کنند جملات دارای علت گفته می‌شود. حروف ربط رایج برای این جملات da (چون) و weil (زیرا) است.

Da er krank war, blieb er zu Hause.

چون که او بیمار بود، در خانه ماند.

  • Konditionalsatz: به جملاتی که اتفاق افتادن آنها وابسته به به رخ دادن پدیده‌ای دیگر است جملات شرطی گفته می‌شود که حروف ربط رایج ساخت این جملات پیرو falls, wenn (اگر) است

Wenn du willst, kannst du gehen.

اگر تو بخواهی، می‌توانی که بروی.

  • Konsekutivsatz: به جملاتی که در نتیجه و ادامه جملاتی دیگر رخ می‌دهند جملات پیوسته گفته می‌شود. حروف ربط این جملات پایه dass/ sodass (که/به طوری که) است.

Sie war so traurig, dass sie weinte.

او به قدری غمگین بود که گریه کرد.

  • Konzessivsatz: به جملاتی که معمولا دارای دلیلی متناقض با جمله پایه هستند گفته می‌شود. حرف ربط این جملات پیرو obwohl (اگرچه) است.

Sie gingen baden, obwohl das Wasser eiskalt war.

آنها به حمام رفتند اگرچه آب بسیار سرد بود.

  • Lokalsatz: به جملات قیدی‌ای که در ادامه جمله پایه مورد استفاده قرار گرفته و حاوی داده‌هایی مکانی هستند، جملات مکانی گفته می‌شود. حروف ربط رایج برای این جملات wo/woher/wohin (کجا/به کجا/از کجا) هستند.

Wo sie ihren Urlaub verbringen, ist es sehr warm.

در آنجایی که شما تعطیلاتتان را می‌گذرانید بسیار گرم است.

  • Modalsatz: به جملاتی که شیوه و حالت رخ دادن پدیده‌ای را بیان می‌کنند، جملات وجهی گفته می‌شود. حرف ربط رایج برای این جملات قیدی indem (که برای آن) است.

Er bereitete sich auf den Marathon vor, indem er täglich trainierte.

او خود را برای ماراتن آماده کرد که برای آن هر روز تمرین کرده بود.

  • Temporalsatz: به جملاتی که به زمان وقوع پیوستن یک اتفاق اشاره دارند، جملات زمانی گفته میشود. حروف ربط رایج برای این جملات قیدی nachdem/bevor/seit (بعد از/قبل از/ از زمانی‌که) هستند.

Bevor wir sie besuchen, müssen wir noch ein Geschenk kaufen.

قبل از اینکه ما به ملاقات برویم، باید یک هدیه بخریم

جملات اسنادی

این جملات به توضیحات بیشتر درباره فاعل یا مفعول می‌پردازند، در واقع به پرسش‌هایی مانند "چه‌کسی" یا "چه‌چیزی" پاسخ داده و در اغلب موارد با جملات موصولی تفاوتی ندارند.

Das ist der Mann, den ich gesehen habe. (Welcher Mann?)

این آن مردی است که من دیده بودم. (کدام مرد؟)

در این جمله فاعل جمله پیرو (Der Mann) در جمله دوم دارای نقش مفعولی مستقیم (Akkusativ) است و به همین علت از ضمیر "den" که حالت مفعولی مستقیم اسامی مذکر (Akkusativ) است، استفاده شده‌است.

Kaufst du den Hut, der dir so gefällt? (Welchen Hut?)

آیا آن کلاهی را که دوست داشتی می‌خری؟ (کدام کلاه؟)

Hilf bitte dem Mädchen, das dort sitzt! (Welchem Mädchen?)

لطفا به آن دختری که در آنجا نشسته‌است کمک کن! (کدام دختر؟)

Wir gedenken der Opfer, die gestorben sind. (Welcher Opfer?)

ما به قربانی‌هایی که مردند فکر می‌کنیم. (کدام قربانی؟)

در تمامی مثال‌های بالا باید به نقش دستوری ضمایر موصولی توجه کرد و شکل صحیح آن را مورد استفاده قرار داد. برای آگاه شدن از نقش دستوری این ضمایر می‌توان از واژگان پرسشی بالا استفاده کرد؛ اما به طور کلی باید با افعال و نقش دستوری‌ای که به آن نیاز دارند آشنا بود.

جملات فاعلی و مفعولی

جملات فاعلی، جملات پیروی هستند که جایگزین فاعل می‌شوند و می‌توان با قید پرسشی "چه کسی/چه چیزی؟" از نقش آنها آگاهی یافت.

Wer fleißig lernt, wird belohnt. (Wer/Was wird belohnt?)

کسی که باپشتکار درس می‌خواند، پاداش خواهد گرفت. (چه کسی/ چه چیزی پاداش خواهد گرفت؟)

Es ist doch klar, dass ich dir helfe. (Wer/Was ist klar?)

این واقعا واضح بود که من به تو کمک کنم. (چه چیزی/ چه کسی واضح است؟)

فاعل و مفعول در یک جمله به طور معمول اسم یا ضمیر هستند اما در برخی موارد جملات پیرو می‌توانند در نقش فاعل یا مفعول ظاهر بشوند.
جملات مفعولی، جملات پیروی هستند که جایگزین یک مفعول (اعم از مستقیم، غیر مستقیم یا ملکی) می‌شوند و می‌توان با ادات پرسشی "مال چه کسی/ چه کسی/ چه؟" از آنها آگاه شد:

Ich helfe, wem ich will. (Wem/Was helfe ich? – Dativobjekt)

من به کسی که بخواهم کمک می‌کنم. (به چه کسی/چه چیزی کمک می‌کنم؟ -حالت مفعولی غیر مستقیم)

Ich sehe nicht, wer da kommt. (Wen/Was sehe ich nicht? – Akkusativobjekt)

من نمی‌بینم که چه کسی از آنجا می‌آید. (چه چیزی/چه را نمی‌بینم؟ -حالت مفعولی مستقیم)

Ich wollte, dass er bleibt. (Was wollte ich? – Akkusativobjekt)

من می‌خواهم که او بماند. (من چه را می‌خواهم؟ -حالت مفعولی مستقیم)

Er ist sich bewusst, dass seine Tat Konsequenzen hat. (Wessen ist er sich bewusst? – Genitivobjekt)

او خودش آگاه است که عملش دارای پیامد‌هایی است. (چه کسی خودش آگاهی دارد؟ -حالت ملکی)

انواع جملات پیرو بر اساس شیوه ارتباط با دیگر اجزای جمله

سوالات غیر مستقیم

سوالات غیر مستقیم، سوالاتی هستند که به عنوان جملات پیرو و در جمله‌ای دیگر ساخته می‌شوند. برای ساخت این جملات به طور معمول از افعال مشخصی استفاده می‌گردد که برخی از آنها عبارتند از:

معنی فعل معنی فعل
نشان دادن، اظهار کردن äußern جواب دادن، پاسخ دادن antworten
گزارش دادن berichten ادعا کردن behaupten
توضیح دادن erklären فکر کردن، تصور کردن denken
باور داشتن glauben پرسیدن، سوال کردن fragen
گفتن sagen باور داشتن meinen

Wann hat er Zeit? – Ich weiß nicht, wann er Zeit hat.

او کی وقت دارد؟ - من نمی‌دانم که او کی وقت دارد.

Was hat sie gesagt? – Ich sage dir nicht, was sie gesagt hat.

او چه گفت؟ - من به تو نمی‌گویم که او چه گفت.

باید توجه داشت که ساختار جمله در سوالات غیر مستقیم با سوالات مستقیم متفاوت است و فعل صرف‌شده در انتهای جمله قرار می‌گیرد.

سوالات غیر مستقیم به همراه ob

از حرف ربط ob نیز علاوه بر ادات پرسشی می‌توان برای ساخت سوالات غیر مستقیم استفاده کرد.

Kommt sie morgen? – Er fragt, ob sie morgen kommt.

آیا او فردا می‌آید؟ - او پرسید که آیا او فردا می‌آید.

نکته

در پایان جملاتی که دارای سوالات غیر مستقیم هستند باید نقطه قرار دارد و تنها در هنگامی‌که سوال غیر مستقیم قسمتی از یک سوال کلی تر باشد باید از علامت سوال در انتهای جمله استفاده کرد.

Können Sie mir sagen, wie ich zum Bahnhof komme?

آیا می‌توانید به من بگویید که چگونه می‌توانم به ایستگاه قطار بروم؟

جملات مصدری

جملات مصدری در زبان آلمانی از ترکیب حرف اضافه "zu" و حالت مصدری فعل ساخته می‌شوند و استفاده از ترکیب "um zu" به منظور بیان هدف از انجام کار یا عملی نیز می‌توان استقاده کرد؛ در زبان آلمانی اصطلاحات مشخصی وجود دارد که بعد از آنها از جملات مصدری استفاده می‌کنیم، این جملات معمولا بعد از جملات پیرو قرار می‌گیردند اما می‌توان آنها را قبل از جملات پایه مورد استفاده قرار داد. عطف این جملات به فاعل رایجترین شیوه استفاده از آنها است اما می‌توان آنها را به دیگر نقش‌های دستوری معطوف کرد.
برای بیان هدف و مقصود از انجام کاری از ترکیب "um zu" استفاده می‌کنیم و در این مورد، جمله مصدری همواره به فاعل جمله معطوف است. باید توجه داشت که در افعال جداشدنی "zu" در بین دو قسمت فعل قرار می‌گیرد.

Ich bin gekommen, um mir einen guten Tennisschläger zu kaufen.

من آمدم تا برای خودم یک راکت تنیس خوب بخرم.

  • جملات مصدری معطوف به فاعل: معطوف بودن جمله مصدری به فاعل به معنای یکسان بودن فاعل جمله پایه و مصدری است.

Die Tennisschülerin muss lernen, den Ball zu treffen.

تنیس‌آموز باید بیاموزد که به توپ ضربه بزند.

در مثال بالا فاعل جمله مصدری همان فاعل جمله پیرو (Die Tennisschülerin) است و برای کوتاه کردن جملات و متون می‌توان از این عبارت استفاده و جمله پیرو را به جمله پایه معطوف کرد.
افعال، صفات و اصطلاحات مشخصی وجود دارند که بعد از آنها می‌توان از جملات مصدری استفاده کرد که برخی از آنها عبارتند از: beabsichtigen, behaupten, beschließen, sich entscheiden, die Absicht haben,...

  • جملات مصدری معطوف به مفعول: معطوف بودن جملات مصدری به مفعول به معنای نقش فاعلی داشتن مفعول جمله پایه در جمله پیرو است.

Der Trainer bringt der Tennisschülerin bei, den Ball zu treffen.

مربی به تنیس‌آموز یاد داد که به توب ضربه بزند.

در مثال بالا فاعل جمله مصدری همان مفعول جمله پیرو (der Tennisschülerin) است و برای کوتاه کردن جملات و متون می‌توان از این عبارات استفاده و جمله پیرو را به جمله پایه معطوف کرد.
افعال، صفات و اصطلاحات مشخصی وجود دارند که بعد از آنها می‌توان از جملات مصدری استفاده کرد که برخی از آنها عبارتند از: bitten, einladen, erinnern,...

  • جملات مصدری معطوف به es: به طور معمول می‌توان از صفات مشخصی به همراه "es" برای ساخت جملات مصدری استفاده نمود که فاعل جمله مصدری همان فاعل جمله پیرو (es) است. درواقع برای کوتاه کردن جملات و متون می‌توان از این عبارات استفاده و جمله پیرو را به جمله پایه معطوف کرد.

Es ist nahezu unmöglich, wie ein Profi zu spielen.

(این) تقریبا غیرممکن است که مانند یک حرفه‌ای بازی کرد.

جملات ربطی

این جملات به همراه حروف ربط پیرو (Subjunktionen) ساخته می‌شوند و بعد از این حروف ربط ساختار جمله تغییر شکل داده و فعل صرف‌شده در انتهای جمله قرار می‌گیرد.

Sie macht Urlaub an der Nordsee, weil sie das Meer liebt.

او تعطیلات را در دریای شمال می‌گذراند زیرا که او دریا را دوست دارد.

حروف ربط پیرو (Subjunktionen) عبارتند از: als, bevor, bis, da, damit, dass, ehe, falls, indem, nachdem, ob, obgleich, obschon, obwohl, seit, seitdem, sobald, sofern, sooft, soweit, soviel, während, weil, wenn, wie, wohingegen

جملات وصفی

به جملات پیرویی که به همراه شکل وصفی یا سوم فعل (Partizip I & Partizip II) ساخته‌شده و همواره معطوف به فاعل هستند جملات وصفی (Partizipialsätze) گفته می‌شود. این جملات به ندرت در زبان آلمانی استفاده شده و معمولا در رمان‌ها یا سخنرانی‌ها یافت می‌شوند. با کمک این جملات می‌توان توجه را به جمله پایه جلب و از جملات پیرو طولانی اجتناب کرد.

  • جملات وصفی به همراه Partizip I: هنگامی‌که دو فعالیت همزمان رخ داده‌اند از جملات وصفی به همراه شکل وصفی فعل (Partizip I) استفاده می‌شود.

Den Föhn in der linken Hand haltend, schnitt Susi sich rechts die Haare ab.

"سوزی" سمت راست موها را با سشواری در دست چپ (گرفته) کوتاه کرد.

در واقع عبارت بالا به صورت زیر بوده‌است و برای کوتاه کردن آن می‌توان از حالت دوم فعل استفاده کرد.

Susi hielt den Föhn in der linken Hand und schnitt sich gleichzeitig rechts die Haare ab.

"سوزی" سشوار را در دست چپ گرفت و همزمان سمت راست موها را کوتاه کرد.

  • جملات وصفی به همراه Partizip II: وقتی که جمله وصفی قبل از جمله پایه رخ داده باشد می‌توان از شکل سوم فعل (Partizip II) استفاده کرد.

Die Haare gewaschen, griff Susi zu Föhn und Schere.

"سوزی" سشوار و قیچی را با موهای شسته‌شده برداشت.

در واقع عبارت بالا به صورت زیر بوده‌است و برای کوتاه کردن آن می‌توان از حالت سوم فعل (Partizip II) استفاده کرد.

Zuerst wusch Susi sich die Haare. Danach griff sie zu Föhn und Schere.

"سوزی" در ابتدا موهایش را شست و بعد سشوار و قیچی را برداشت.

جملات موصولی

برای ارائه اطلاعات اضافه بدون آن‌که جمله جدیدی ساخته بشود می‌توان از جملات موصولی استفاده کرد. این جملات در واقع اطلاعاتی درباره اسامی یا ضمایر ارائه می‌دهند و معمولا در کنار واژه‌ای که به آن معطوف هستند قرار گرفته و به وسیله یک ویرگول جدا می‌شوند. این جملات می‌توانند در انتهای یک جمله پایه و یا در میانه یک جمله قرار بگیرند.
این جملات معمولا به کمک یک ضمیر موصولی یا قید موصولی ساخته می‌شوند.

  • ضمایر موصولی: باکمک این ضمایر می‌توان جملات پیرو‌ای که در ادامه جمله پایه آمده و سبب کوتاه شدن عبارت و ارائه اطلاعات بیشتر می‌شوند، تشکیل داد. باید توجه داشت در زبان آلمانی ضمایر موصولی بر اساس نقش دستوری و جنسیت صرف می‌گردند و اغلب ضمایر موصولی نقشی متفاوت از واژه‌ای که به آن عطف شده‌اند، ایفا می‌کنند.
Genitiv Dativ Akkusativ Nominativ
dessen dem/welchem den/welchen der/welcher maskulin (m)
deren der/welcher die/welche die/welche feminin (f)
dessen dem/welchem das/welches das/welches neutral (n)
deren denen/welchen die/welche die/welche Plural (pl)

Bodo, den ich schon kenne, ist sehr lustig.

"بودو" که او را به خوبی می‌شناسم بامزه است.

در جمله بالا ضمیر موصولی "den" به فاعل جمله (bodo) عطف شده‌است و از آنجایی که در جمله دوم دارای نقش دستوری Akkusativ یا همان مفعول مستقیم است باید از ضمیر "den" استفاده کرد.

نکته

  • در زبان محاوره استفاده از der/die/das رایجتر است و بهتر است که از واژگان welcher/welche/welches برای جلوگیری از تکرار و همچنین در نوشتار استفاده نمود. به مثال زیر دقت کنید:

Das ist die Frau, die die Post austrägt.

این خانمی است که نامه‌ها را توزیع می‌کند.

Das ist die Frau, welche die Post austrägt.

این خانمی است که نامه‌ها را توزیع می‌کند.

  • همچنین می‌توان قبل از ضمایر موصولی از حروف اضافه نیز استفاده کرد:

Das sind die Freunde, mit denen ich viel Zeit verbringe.

اینها دوستانی هستند که من با آنها زمان زیادی را صرف می‌کنم.

  • ضمیر موصولی was اغلب به ضمایر نامشخص (alles, nichts, manches, vieles)عطف می‌شوند و نمی‌توان آن را به افراد (jeder, niemand, …) نسبت داد.

Alles, was er sagt, ist wahr.

همه چیزهایی که او می‌گوید حقیقت دارد.

  • قیدهای موصولی: این قیدها هیچ‌گاه تغییر شکل نمی‌دهند و معمولا به یک جمله کامل عطف می‌شوند برخی از این قیدها عبارتند از : wo, womit, wofür, worüber.

Ich warte dort, wo wir uns immer treffen.

من در آنجایی که ما همیشه همدیگر را ملاقات می‌کنیم، صبر می‌کنم.

در مثال بالا از قید موصولی“wo” برای ارتباط دادن جمله‌های پایه و پیرو استفاده شده‌است و باید توجه داشت که در جمله پیرو باید فعل را در انتهای جمله به کار ببریم.

جملات شرطی

اگر یک فعالیت فقط تحت شرایط خاصی رخ بدهد از جملات شرطی استفاده می‌گردد. جملات شرطی در زبان آلمانی به دو نوع حقیقی و غیرحقیقی تقسیم می‌شوند.

  • جملات شرطی حقیقی: هنگامی که شرطی قابل دسترسی و انجام است از این جملات شرطی و در هر دو جمله پایه و پیرو از زمان حال استفاده می‌شود.

Wenn ich Zeit habe, helfe ich dir.

اگر وقت داشتم به تو کمک می‌کنم.

در این مثال باید از زمان حال در هر دو جمله پایه و پیرو استفاده کرد و جایگاه افعال در جمله پیرو نیز تغییر می‌کند و باید در انتهای جمله قرار بگیرد؛ از آنجایی که تمامی جمله پیرو به عنوان جایگاه نخست شناخته می‌شود، جمله پایه با فعل شروع می‌گردد

  • جملات شرطی غیر حقیقی: از این جملات شرطی در دو زمان گذشته و حال می‌توان استفاده کرد. برای استفاده از این جملات در زمان حال باید از حالت التزامی افعال (Konjunktiv II) یا حالت درخواستی (die würde-Form) استفاده کرد.

Wenn ich Zeit hätte, würde ich dir helfen.

اگر وقت داشتم به تو کمک می‌کنم.

برای استفاده از این جملات در زمان گذشته نیز باید از حالت التزامی (Konjunktiv II) افعال استفاده بشود.

Wenn ich Zeit gehabt hätte, hätte ich dir geholfen.

اگر وقت داشتم به تو کمک می‌کردم.

نقل قول غیر مستقیم

اغلب برای نقل قول از دیگری نباید از جمله گفته‌شده توسط او استفاده کرد بلکه بهتر است که محتوای عبارت بازگو بشود. این گونه از عبارات به طور معمول در رسانه‌ها که گفته فردی دیگر بازگو می‌شود استفاده می‌گردند.
برای ساخت نقل قولی غیر مستقیم باید ضمیر، حالت فعل و در صورت نیاز قیدهای زمان و مکان تغییر بکنند.

Er sagte: „Sie war gestern hier.“

او گفت: "او دیروز اینجا بود."

برای تبدیل عبارت بالا به یک جمله و درواقع نقل قول غیر مستقیم باید فعل در جمله نقل‌شده را در شکل اول التزامی (Konjunktiv I) آن استفاده کرد.

Er sagte, sie sei am Tag zuvor dort gewesen.

او گفت که او یک روز قبل اینجا بود.

  • جملات خبری در حالت غیر مستقیم را می‌توان بدون حرف ربط یا به همراه “dass” تشکیل داد.

Er sagte: „Ich habe eine Fernsehmoderatorin gesehen.“

او گفت: "من یک مجری تلویزیون را دیدم."

Er sagte, er habe/hat eine Fernsehmoderatorin gesehen.

او گفت (که او) یک مجری تلویزیون را دید.

Er sagte, dass er eine Fernsehmoderatorin gesehen habe/hat.

او گفت که او یک مجری تلویزیون را دید.

برای ساخت یک نقل قول غیر مستقیم در زبان آلمانی مانند زبان فارسی باید شکل فعل در جمله نقل‌شده را تغییر و به جز چند استثنا از حالت التزامی شکل اول (Konjunktiv I) آن استفاده کرد.

  • جملات سوالی باید به همراه ادات پرسشی خود در نقل قول غیر مستقیم ساخته بشوند.

Ich fragte: „Wie sah sie aus?“

من پرسیدم : "او چطور به نظر می‌آید؟"

Ich fragte, wie sie ausgesehen habe/aussah.

او پرسید که چطور به نظر می‌آید؟

توجه

در حالتی که جمله پرسشی فاقد واژگان پرسشی بود باید از حرف ربط”ob” استفاده نمود.

Ich fragte: „Hat sie dir Trinkgeld gegeben?“

من پرسیدم : "آیا او به تو انعام داد؟"

Ich fragte, ob sie ihm Trinkgeld gegeben habe/hat.

من پرسیدم که او انعامش را داد.

  • برای جملات درخواستی معمولا از فعل وجهی “sollen” استفاده می‌شود و برای احترام بیشتر نیز می‌توان از فعل وجهی“mögen” استفاده کرد.

Er sagte zu mir: „Sei nicht so neugierig!“

او به من گفت: "اینقدر کنجکاو نباش!"

Er sagte, ich solle/soll nicht so neugierig sein.

او گفت که من بهتر است اینقدر کنجکاو نباشم.

Er sagte dem Gast: „Kommen Sie doch bitte etwas später wieder.“

او به مهمان گفت: "لطفا کمی دیرتر دوباره بیایید."

Er sagte, der Gast möge doch bitte etwas später wiederkommen.

او گفت که مهمان لطفا کمی دیرتر دوباره بیاید.

نکته

برای ساخت جملات درخواستی از حالت مصدری افعال نیز می‌توان استفاده نمود و باید توجه داشت که استفاده از این حالت ساختار جمله پایه را نیز دچار تغییر می‌کند.

Er sagte dem Gast: „Kommen Sie doch bitte etwas später wieder.“

او به مهمان گفت : " لطفا کمی دیرتر دوباره بیایید."

Er bat den Gast, doch bitte etwas später wiederzukommen.

او از مهمان خواهش کرد که لطفا کمی دیرتر دوباره بیاید.

باید توجه داشت که نقل قول‌های غیر مستقیم را می‌توان به دو صورت اخباری (Indikativ) و التزامی (Konjunktiv) بیان کرد. حالت اخباری معمولا در زبان محاوره مورد استفاده و نشان از اعتقاد و باور به گوینده جمله دارد اما در زبان نوشتاری و رسانه‌ها ترجیحا از حالت التزامی استفاده می‌شود.

Walter sagt, dass er krank ist.

"والتر" گفت که او بیمار است.

حالت التزامی، خنثی بودن گوینده و قضاوت نکردن گفته فردی که حرف او بازگو می‌شود را در خود پنهان دارد و به همین علت معمولا در رسانه‌ها از این حالت استفاده می‌شود.

Walter sagt, dass er krank sei.

والتر گفت که او بیمار است.

در مثال‌های بالا از دو شیوه متفاوت برای ساخت نقل قول غیر مستقیم در زبان آلمانی استفاده شده است که در ترجمه فارسی هیچ تفاوتی با هم ندارند اما در مثال اول به علت استفاده از شکل اخباری فعل، گوینده شک و تردید خود را نسبت به فردی که از آن نقل می‌کند، بیان کرده‌است اما در مثال دوم به علت استفاده از حالت التزامی فعل، گوینده کاملا خنثی و بدون قضاوت به نقل قول از دیگری پرداخته‌است.

نکته

برای ساخت نقل قول غیر مستقیم معمولا از حالت التزامی اول افعال (Konjunktiv I) استفاده می‌شود و در صورتی که این حالت فعل با حالت اخباری آن برابر باشد باید از شکل التزامی دوم افعال (Konjunktiv II) استفاده کرد.

indirekte Rede direkte Rede
Er sagt(e), er gehe. Er sagt/sagte, er lese. „Ich gehe.“ „Ich lese.“ Präsens
Er sagt, er sei gegangen. Er sagt, er habe gelesen. „Ich bin gegangen.“ „Ich habe gelesen.“ Perfekt
Er sagt, er sei gegangen. Er sagt, er habe gelesen. „Ich ging.“ „Ich las.“ Präteritum
Er sagt, er sei gegangen. Er sagt, er habe gelesen. „Ich war gegangen.“ „Ich hatte gelesen.“ Plusquamperfekt
Er sagt, er werde gehen. Er sagt, er werde lesen. „Ich werde gehen.“ „Ich werde lesen.“ Futur I
Er sagt, er werde gegangen sein. Er sagt, er werde gelesen haben. „Ich werde gegangen sein.“ „Ich werde gelesen haben.“ Futur II
  • استفاده از حالت التزامی شکل دوم (Konjunktiv II) و فعل کمکی "würde"

هنگامی که حالت التزامی فعلی با حالت اخباری آن یکسان بود باید برای نشان دادن آنکه عبارتی نقل قول از دیگری است از دیگر حالات افعال استفاده کرد. در اغلب موارد فعل اول شخص مفرد (Ich) و اول و سوم شخص جمع (wir,sie) در شکل التزامی نوع اول و حالت اخباری یکسان هستند و به همین علت از شکل التزامی نوع دوم استفاده می‌کنیم.

Er sagte: „Sie haben auf uns gewartet.“

او گفت : "آنها برای ما صبر کردند."

Er sagte, dass sie auf uns gewartet hätten.

او گفت که آنها برای ما صبر کردند.

هنگامی‌که حالت التزامی نوع دوم با حالت گذشته کامل فعلی یکسان بود باید از فعل کمکی "würde" استفاده کرد.

Er sagte: „Sie lachen viel.“

او گفت: "آنها خیلی می‌خندند."

Er sagte, dass sie viel lachen würden.

او گفت که آنها خیلی می‌خندند.

بخش قبل
جملات پیرو در زبان آلمانی
نرم افزار زبان بیاموز

مکالمه، داستان، واژه آموزی و گرامر در زبان بیاموز

هرچیزی که برای یادگیری آلمانی لازم داری در نرم افزار بیاموز پیدا میکنی!
  • جعبه لایتنر، انواع فلشکارت و آزمون
  • مکالمه، داستان و آموزش شنیداری
  • گرامر و لغت دانی
  • دیکشنری رایگان آفلاین
همین الان دانلود کن  
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان