Economy & Politics
بزرگترین اقتصاد در میان کشورهای جهان در اختیار ایالات متحده آمریکا است. این کشور از لحاظ نرخ تولید ناخالص داخلی اسمی (nominal GDP) رتبه اول و از لحاظ تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید یا PPP) رتبه دوم در دنیا را دارد. دلار آمریکا رایجترین ارز در گردش در معاملات تجاری در دنیاست. اقتصاد آمریکا به دلیل منابع طبیعی غنی، کارخانجات بزرگ و تولیدات داخلی و صنایعی نظیر کامپیوتر، مواد دارویی، فضایی و تجهیزات نظامی رشد چشمگیری داشته است. آمریکا بعد از روسیه و عربستان صعودی سومین کشور تولیدکننده نفت و گاز طبیعی است. از 500 شرکت تجاری بزرگ جهان، پایگاه اصلی 134 شرکت در آمریکا واقع است. شرکتهای گوگل، مایکروسافت، اپل، آیبیام و مکدونالد نمونههایی از این شرکتهای جهانی هستند. بازار بورس نیویورک بزرگترین و مهمترین بازار سهام دنیا است که در خیابان وال استریت واقع است. بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا به نام «فدرال رزرو» مسئول تدوین سیاستهای مالی و تثبیت قیمتها و رشد اقتصادی در آمریکا است.
در دوران ریاست جمهوری جرج بوش آمریکا در بازار مسکن دچار پدیده اثر حباب (bubble effect) شد که این موضوع منجر به بحران اقتصادی شدیدی در وال استریت شد. این بحران از سال 2007 تا 2009 ادامه داشت تا اینکه کاخ سفید و کنگره آمریکا قانون بهبود سرمایه گذاری مجدد را تصویب کردند که باعث تزریق نقدینگی در بازار شد.
بعد از آلمان و چین، آمریکا از لحاظ صادرات مقام سوم را دارد. شرکای تجاری اصلی آمریکا چین، کانادا، مکزیک، ژاپن، آلمان، کره جنوبی، انگلستان، فرانسه، هند و تایوان هستند. آمریکا از لحاظ واردات و بدهی خارجی دارای رتبه اول است و این یکی از نگرانیهای اصلی آمریکا در رابطه با اقتصاد است.
آزادی کسب و کار و رونق بخشهای خصوصی از ویژگیهای اصلی اقتصاد آمریکا است. حدودا 30 میلیون کسب و کار آزاد در آمریکا است که این کشور را خانه 30% میلیونرهای جهان کرده است. از صنایع موفق دیگر آمریکا صنعت سینمایی هالیوود و صنعت موسیقی است که به صورت جهانی برای این کشور درآمدزایی میکنند. صنعت گردشگری در آمریکا نیز بسیار پردرآمد است و سالانه 60 میلیون خارجی برای بازدید وارد این کشور میشوند.
اکتبر 2016 – سپتامبر 2017 | سال مالی |
18.46 تریلیون دلار (2016) | تولید ناخالص داخلی |
1.6% (2016) | رشد تولید ناخالص داخلی |
57.30$ (2017) | سرانه تولید ناخالص |
کشاورزی: 1.1% صنعت: 19.4% خدمات: 79.5% | تولید ناخالص داخلی هر بخش |
2.1% (2016) | تورم |
13.5 % (2015) | جمعیت زیر خط فقر |
0.482 (2015) | شاخص جینی |
159 میلیون (2016) 7.5 میلیون بیکار (2017) | نیروی کار |
4.4% (2017) | نرخ بیکاری |
مزرعه داری، جنگلداری و ماهیگیری 07%، تولید، استخراج، حمل و نقل و صنعت 12%، مشاغل مدیریتی، حرفه ای و فنی 38%، مشاغل اداری و فروشگاهی 23%، نصب و تعمیرات 3.3%، سایر خدمات 23% | تعداد نیروی کار بر اساس محل فعالیت |
49,000 دلار، سالانه (2015) | میانگین حقوق ناخالص |
40,000 دلار، سالانه (2015) | میانگین حقوق خالص |
نفت خام، فولاد، وسیله موتوری، فناوری هوافضا، مخابرات، مواد شیمیایی، صنایع جنگ افزاری، الکترونیک، مواد غذایی، کالاهای مصرفی، الوار، معدن | صنایع اصلی |
هشتمین کشور در دنیا (2017) | رتبه آمریکا در شاخص آسانی و انجام کسب و کار |
$1.47 تریلیون (2016) | صادرات |
کالاهای واسطه 31.2%، کالاهای مصرفی 12.3%، صنایع موتوری 9.8%، خوراکی و نوشیدنی 8.9%، سایر 3.9% | کالاهای صادراتی |
2.21$ تریلیون | واردات |
کالاهای واسطه 25.2%، کالاهای مصرفی 23.8%، منابع صنعتی (به غیر از نفت خام) 17.8%، موتور و وسایل موتوری 14%، غذا و نوشیدنی 10.5%، سایر 3.3% | کالاهای وارداتی |
3.65$ تریلیون | سهم سرمایهگذاری خارجی |
17.91$ تریلیون | قرض ناخالص خارجی |
73.8% (2016) | بدهیهای عمومی |
-2.6 | کسری بودجه |
حکومت فدرال ایالات متحده آمریکا یک حکومت جمهوری است که شامل ایالت آمریکا با پایتخت واشنگتن دی.سی.، یک ناحیه و قلمروهای ایالات متحده آمریکا است. حکومت فدرال از سه قوه تشکیل میشود: قوه قانونگذاری، قوه اجرایی و قوه قضایی. قانون اساسی آمریکا مسئولیت این قوهها را به ترتیب به کنگره ایالات متحده آمریکا، رئیس جمهور آمریکا و دادگاههای فدرال (مثل دیوان عالی ایالات متحده آمریکا) داده است. طبق قانون اساسی، بین دولت فدرال و دولتهای ایالتی نوعی تقسیم کار وجود دارد. هر ایالت در امور داخلی خودمختار است و صلاحیت تشکیل حکومت محلی، تنظیم روابط تجاری داخلی، برپایی انتخابات، رسیدگی به بهداشت و رفاه اجتماعی دارد و تنها باید در امور خارجی، ارتش، ضرب سکه، چاپ اسکناس و اعلان جنگ و ... تحت فرمان دولت فدرال باشد.
صلاحیتهای مشترک دولت فدرال و ایالتها وضع قانون، وام گرفتن، دادگاه تاسیس کردن، بانک تاسیس کردن، خدمات عمومی و پرداختن هزینههای رفاه اجتماعی است.
به طور کلی میتوان گفت مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در حوزه اختیارات دولت ایالتی و تصمیمگیریهای کلان برعهده دولت فدرال است.
قوهای که مسئولیت قانونگذاری را در آمریکا دارد کنگره ایالات متحده آمریکا است که خود شامل دو مجلس سنا و مجلس نمایندگان است. جلسات کنگره در ساختمان «کاپیتول» برگزار میشود. نمایندگان کنگره عهدهدار مسئولیت قانونگذاری هستند. به جز قوانین مربوط به درآمد دولت که بر عهده مجلس نمایندگان است و تایید صلاحیت کابینه که برعهده سنا است، هر قانونی برای تصویب نیاز به تایید هر دو مجلس دارد. جلسات مجلس سنا و مجلس نمایندگان جداگانه برگزار میشود و فقط سالانه یکبار هر دو با هم در جلسه شرکت میکنند که به آن جلسه کنگره میگویند. کنگره ایالات متحده آمریکا علاوه بر دو مجلس سنا و مجلس نمایندگان چهار نوع کمیته دیگر نیز دارد: کمیتههای اصلی، کمیتههای فرعی، کمیتههای مشترک و کمیته کنفرانس.
این مجلس از 435 نماینده تشکیل شده که هر دو سال یکبار با رای مستقیم مردم انتخاب میشوند. انتخابات مجلس نمایندگان به صورت نخستنفری در 435 حوزه انتخاباتی برگزار میشود؛ یعنی فردی که بیشترین آرا را کسب کند برنده انتخابات خواهد بود. 6 نماینده هم از قلمروهای خودمختار آمریکا یعنی واشنگتن دی.سی.، سرزمین های ساموآ، گوآم، جزایر ماریانای شمالی، پورتو ریکو و جزایر ویرجین انتخاب میشوند که به آنها نمایندگان ناظر گفته میشود، چون حق رای ندارند.
مجلس سنا 100 عضو یا سناتور دارد که هر کدام برای یک دوره شش ساله توسط رای مستقیم مردم در ایالت خود انتخاب میشوند. ریاست مجلس سنا بر عهده معاون رئیس جمهور است. هر ایالت صاحب دو کرسی در مجلس سنا است. اعضای مجلس را به سه قسمت تقسیم میکنند که به آن «کلاس» یا «دسته» میگویند. هر دو سال یکبار یکی از این دستهها (یعنی یک سوم سناتورها) باید دوباره انتخاب شوند.
مسئولیتهای اجرایی کشور به عهده قوه اجرایی است که در راس آن رئیس جمهور آمریکا است که با رای غیرمستقیم مردم برای دورههای 4 ساله انتخاب میشود. مقر این قوه در کاخ سفید در واشنگتن دی.سی. است. رئیس جمهور در آمریکا عالیترین مقام سیاسی است و علاوه بر رئیس قوه اجرایی، رئیس کشور و رئیس حزب نیز هست. در انتخابات ریاستجمهوری همزمان با انتخاب رئیس جمهور، معاون او نیز انتخاب میشود. هماکنون دونالد ترامپ و معاونش مایک پنس ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا را برعهده دارند.
انتخابات ریاستجمهوری در ایالات متحده آمریکا هر 4 سال یکبار در چند مرحله با فواصل زمانی مشخص برگزار میشود و تقریبا روند انتخابات یک سال طول میکشد. مردم در آمریکا علاوه بر اینکه در روز انتخابات به نامزد مورد نظر خود رای میدهند؛ بلکه به فهرستی از گزینندگان رئیس جمهور (electoral) هم رای میدهند که این مجمع گزینندگان در واقع رئیس جمهور را انتخاب میکنند. هدف قانونگذارهای آمریکا از داشتن مجمع گزینندگان این بود که بین دولت فدرال و حکومتهای ایالتی نوعی تعادل برقرار شود. به این صورت علاوه بر مشارکت عموم مردم در انتخابات، ایالات کمجمعیت هم تاثیرگذار باشند و انتخابات مستقل از نفوذ کنگره انجام گیرد. تعداد گزینندگان برابر با تعداد سناتورها و نمایندگانی است که هر ایالت دارد. معمولا نماینده گزیننده بر اساس آرای مردمی ایالت خود رئیس جمهور را انتخاب میکند، البته این موضوع در تاریخ آمریکا استثناهایی نیز داشته است.
هر فردی که بخواهد برای ریاست جمهوری کاندید شود باید ابتدا در فرآیند درونحزبی یا انتخابات مقدماتی رای کسب کند و در صورت موفقیت به عنوان نماینده آن حزب در انتخابات شرکت کند. پس از اعلام رسمی نامزد حزبها از سوی کنوانسیونهای ملی ایالات متحده آمریکا رقابتهای ریاست جمهوری شروع میشود. 6 تا 8 ماه اولیه نامزدها شعارهای تبلیغاتی خود را اعلام میکنند و به نقاط مختلف کشور سفر کرده سخنرانی میکنند. کمیسیون انتخابات فدرال که کمیسیونی دو حزبی و دارای شش عضو است مسئول نظارت بر هزینههای انتخاباتی نامزدهاست.
سن رای دادن در آمریکا 18 سال است و هر شهروند آمریکایی فارغ از نژاد، رنگ پوست و جنسیت میتواند در انتخابات شرکت کند. در برخی از ایالتها به مجرمان به مدت محدود یا تا ابد حق رای نمیدهند. در همه ایالتهای آمریکا به غیر از داکوتای شمالی مردم باید قبل از روز انتخابات یا در برخی ایالتها در روز انتخابات برای شرکت در رایگیری ثبت نام کنند. شهروندان میتوانند موقع ثبت نام اعلام کنند که طرفدار کدام حزب هستند.
رایدهندگانی که نمیخواهند یا نمیتوانند حضوری رای بدهند، میتوانند برگه رای غیابی داشته باشند و رای خود را از طریق پست بفرستند. در بیشتر از نصف ایالتها اجازه غیبت غیرموجه به شهروندان آمریکایی داده میشود که مجبور نباشند دلیل غیبت خود را برای کسب برگه رای غیابی بیان کنند. در سایر ایالات از فرد خواسته میشود که دقیقا بگوید به چه علت قادر به حضور پای صندوقهای رای نیست. برخی ایالتها مثل اورگن و واشنگتن برگههای رای پستی به مردم توزیع میشود چون این ایالتها حوزههای انتخاباتی دایر نمیکنند. در 33 ایالت و واشنگتن دی.سی مردم میتوانند یک روز مانده به انتخابات رای خود را ارسال کنند که به این قانون «رایدهی پیش از موعد» میگویند.
به طور کلی میتوان آمریکا را کشوری با دو حزب اصلی دانست: حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه. احزاب سومی نیز در این کشور وجود دارند که معمولا قدرت نفوذ چندانی ندارند و بیشتر در بخشهای محلی فعالیت دارند. تمامی رییسجمهورهای آمریکا از سال 1852 عضوی از دو حزب جمهوریخواه یا دموکرات بودهاند.
حزب دموکرات آمریکا قدیمیترین حزب سیاسی در تاریخ سیاسی معاصر جهان محسوب میشود. حزب دموکرات در سال 1800 توسط توماس جفرسون بنا شد. او در سال 1792 جناحی در کنگره برای دفاع از منشور حقوق تشکیل داد که بعدها با استقبال ایالتهای جنوبی رو به رو شد. از ریاست جمهوری جفرسون تا تاسیس حزب جمهوریخواه در سال 1850 حزب دموکرات در آمریکا قدرت را در دست داشت و 9 رئیس جمهور از 12 رئیس جمهور از حزب دموکرات بودند.
بیشتر طرفداران این حزب افراد آکادمیک و چهرههای علمی هستند. این افراد در حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی مشغول هستند و ایدئولوژی لیبرال دارند. جوانان در آمریکا به خاطر باورهای لیبرال بیشتر طرفدار این حزب میشوند.
از لحاظ اقتصادی حزب دموکرات طرفدار دخالت دولت در امور اقتصادی است و معتقدند با افزایش مالیات میتوان رفاه جامعه را بالا برد. از لحاظ سیاسی بیشتر طرفدار مصالحه و راه حلهای دیپلماسی هستند و مخالف دخالت نظامی هستند.
توماس جفرسون و اندرو جکسون رهبران اصلی حزب دموکرات محسوب میشوند. مخالفین اندرو جکسون به منظور مسخره کردن نام او را «جک-اس» خواندند که به معنای الاغ است. دموکراتها این امر را موجب معروفتر و محبوبتر شدن خود دانستند و همین نام را به عنوان نماد غیررسمی حزب خود انتخاب کردند. از سال 2000 رنگ آبی نماد این حزب شد و نماد رسمی این حزب حرف بزرگ D آبی رنگ در وسط یک دایره آبی است.
حزب جمهوریخواه آمریکا که نام دیگرش (GOP) است یکی از دو حزب اصلی آمریکا است. مخالفین پردهبرداری در سال 1854 با رهبری آبراهام لینکلن این حزب را تاسیس کردند. تاکنون 19 رئیس جمهور از این حزب انتخاب شدهاند که آخرین آنها دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکاست. اکثریت درصد نمایندگان در کنگره از حزب جمهوریخواه هستند.
برخلاف دموکراتها که عقایدی لیبرال دارند، حزب جمهوریخواه عقایدی محافظه کارانه دارند. طرفداران این حزب بیشتر جامعه سرمایه دار هستند و عقاید مذهبی محکمتری نسبت به لیبرالها دارند. از لحاظ اقتصادی طرفدار کاهش مالیات و تقویت بودجه نظامی و خصوصیسازی هستند. در سیاست خارجی معتقدند ارتش آمریکا باید بزرگتر و قدرتمندتر شود و طرفدار سیاست تهاجمی و جنگطلبانه هستند.
به غیر از دو حزب جمهوریخواه و دموکرات باقی احزاب که قدرت و جمعیت کمتری دارند احزاب سوم نامیده میشوند.
حزب قانون اساسی در سال 1992 تاسیس شده و یکی از احزاب محافظهکار محسوب میشود. حزب سبز یکی از احزاب فرعی در آمریکاست که فعالیتش در ارتباط با محیط زیست، دموکراسی مستقیم و تمرکززدایی است. حزب لیبرتین در 1971 تاسیس شد و در انتخابات کنونی 44 برنده انتخاباتی در بخشهای گوناگون کشور داشته است.
برخی افراد نیز خود را مستقل میدانند و به هیچ کدام از احزاب سیاسی مرتبط نمیدانند.