History
در عصر یخبندان انسانهای اولیه در انگلستان ساکن میشوند. در آن زمان انگلستان هنوز تبدیل به جزیره نشده بود. بنای تاریخی استون هنج مربوط به این دوره است. در عصر برنز، تقریبا بین 1500 تا 500 سال پیش از میلاد مسیح، قبایل سلتیک به بخشهای مرکزی اروپا و فرانسه و انگلستان مهاجرت میکنند. این موضوع باعث تلفیق نژادی بین بومیان انگلستان و سلتیکها میشود و فرهنگ و تمدنی جدا شکل میگیرد.
رومیها که به زبان لاتین به جزیره انگلستان بریتانیا میگفتند، تصمیم میگیرند در 55 سال قبل از میلاد تحت فرماندهی ژولیوس سزار به انگلستان حمله کنند، اما موفق نبودند. تا اینکه در سال 43 میلادی روم توانست با فرماندهی امپراطور کلادیوس به انگلستان حمله کند. امپراطوری روم انگلستان و ولز را تحت سلطه داشت، امروزه علاوه بر شهرهایی نظیر لندن، لینکلن، یورک شهرهایی که به «-چستر»، «-کستر» ختم میشوند، شهرهایی هستند که رومیها بنا نهادند.
با رفتن رومیها در قرن پنجم، قبایل سلتیک با هم به جنگ پرداختند و یکی از روسای قبایل تصمیم گرفت از قبایل ژرمن کمک بگیرد. ژرمنها بعد از جنگ تصمیم گرفتند بمانند و جزیره را از آن خود بکنند. این قبایل که از نژادهای آنگلز و ساکسون بودند، 7 قلمرو پادشاهی تشکیل دادند و از 500 تا 850 میلادی بر انگلستان حکمفرما بودند.
از نیمه دوم قرن نهم میلادی، نورسها که از قبایل وایکینگها بودند از اسکاندیناوی شروع به لشکرکشی به اروپا کردند و توانستند بخش وسیعی از انگلستان را تحت کنترل خود در بیاورند. «ویلیام فاتح» سلسله نورمنها را پایه گذاری میکند و اولین پادشاه انگلستان لقب میگیرد. نورمنها سیستم فئودال و زبان فرانسه را رسمی میکنند. این زبان تا 1362 میلادی زبان رسمی باقی میماند.
در دوران حکومت ادوارد سوم انگلستان وارد بحران جنگ صد ساله و مرگ سیاه (طاعون) میشود که یک سوم جمعیت انگلستان در این حوادث از بین میروند. جنگهای صدساله در سالهای 1337 تا 1453 میلادی بین انگلستان و فرانسه درگرفت. شروع این جنگ به خاطر ادعای ادوارد سوم برای تملک بر فرانسه بود. فرانسویها در دور اول جنگ شکست میخورند اما در دوره دوم جنگ میتوانند بخشهایی از کشور را که از دست دادهاند پس بگیرند.
در زمان شاه ویلیام سوم و ملکه ماری دوم انقلابی بدون درگیری در انگلستان شکل میگیرد که در آن حکومتی دموکراتیکتر جای نظام پادشاهی را میگیرد. به دلیل بدون درگیری و خونریزی بودن، این انقلاب را انقلاب آرام نیز مینامند. پادشاه توافق میکند که اختیاراتش محدود شود و قدرت بیشتری به پارلمان داده شود. نتیجه این انقلاب سلطنت مشروطه بود که تا به امروز در نظام حکومتی انگلستان باقی مانده است.
ملکه ویکتوریا در سن 18 سالگی به سلطنت میرسد و طولانیترین و باشکوهترین دوران سلطنت را در بین پادشاهان و ملکههای انگلستان دارد. او در دوران 64 ساله سلطنت خود ملکه بیش از 40% سرزمینهای جهان بود. از وقایع مهمی که در دوران استعمارگری انگلستان روی داد تاسیس شرکتهای نفتی کمپانی هند شرقی، برمه و ایران بود. جنگ واترلو نیز در این دوران به وقوع پیوست.
در سال 1914 جنگ جهانی اول آغاز شد. با ترور آرشیدوک فرانتس فردینند ولیعهد امپراطوری اتریش-مجارستان به دست یک صربستانی، اتریش ادعا کرد که صربستان در این کار مقصر است و خواستار ورود تیم تحقیقاتی به این کشور شد. صربستان با این موضوع مخالفت میکند و در ادامه این موضوع اتریش به صربستان اعلام جنگ میکند. آلمان به حمایت از اتریش به روسیه و فرانسه اعلام جنگ میکند و به بلژیک لشکرکشی میکند. این موضوع یعنی لشکرکشی به کشوری که از همپیمانان انگلیس محسوب میشد انگلستان را وارد جنگ جهانی اول میکند. انگلستان با نیروی دریایی بسیار قوی خود توانست پیروز شود. در پایان جنگ جهانی اول طبق قرارداد ورسای خیلی از مستعمرات آلمان در آفریقا تحت سلطه انگلستان درآمد. شورشهایی که پس از جنگ جهانی اول در انگلستان درگرفت باعث استقلال دولت ایرلند جنوبی و بخشی از مصر شد.
در جریان جنگ جهانی دوم (1939-1945) کشورها دو دسته متحدین و متفقین را تشکیل دادند. متفقین کشورهایی بودند که در طول جنگ جهانی دوم در برابر متحدین قرار گرفتند. این کشورها ضد نازیها با هم توافق نظر داشتند و شامل کشورهای فرانسه، لهستان، بریتانیا، روسیه و آمریکا بود.
در برابر متفقین، دولت های محور یا متحدین بودند که در جنگ با دشمنان مشترک خود متحد بودند و دوشادوش یکدیگر در برابر آنها میجنگیدند. اصلیترین کشورها در این دسته آلمان، ایتالیا و ژاپن بودند.
در طول جنگ نازیها توانستند با تشکیل اتحاد نظامی با ایتالیا و ژاپن، بخش عمدهای از قاره اروپا را تحت کنترل خود درآورند. آلمان بعد از این مرکز اروپا، اتریش، چکسلواکی، مجارستان و سپس با حمله نظامی به شمال اروپا، اسکاندیناوی و غرب اروپا، فرانسه را اشغال و انگلستان را محاصره دریایی و جنگ هوایی نمود.
انگلستان بعد از این اقدام در سال 1939 علیه نازیها اعلام جنگ کرد. این جنگ خسارتهای زیادی به انگلستان وارد کرد. این موضوع باعث ورشکستگی این کشور و اعطای استقلال به مستعمراتش شد. در سال 1947 هند و پاکستان به استقلال میرسند. در سال 1963 کشور کنیا به استقلال میرسد و در ادامه آن مالت و قبرس کشورهایی مستقل میشوند. انگلستان مستعمرات خود در خلیج فارس و خاورمیانه را نیز از دست میدهد و در کارائیب و جزایر اقیانوسیه نیز مردم به استقلال دست مییابند. در دهه 1980 انگلستان حق تغییر قانون اساسی بدون نیاز به نظارت خود را به کشورهای کانادا، استرالیا و نیوزلند اعطا میکند و آنها نیز تبدیل به کشورهایی مستقل میشوند.
در سال 1952، ملکه الیزابت دوم در سن 26 سالگی به سلطنت میرسد. دهه 70 انگلستان با بحران نفت و سقوط صنعت نفت مواجه شد. در این دوران مارگارت تاچر نخستوزیر شد. او بسیاری از کارخانههای ناکارآمد را بست و با این کار شکاف طبقاتی بین فقیر و غنی را بسیار زیاد کرد. از دیگر وقایع مهم در تاریخ معاصر انگلستان میتوان به همکاری این کشور در بنیانگذاری اتحادیه اروپا در سال 1973، شرکت در جنگ خلیج فارس در سال 1991، انعقاد قرارداد صلح و همهپرسی در ایرلند شمالی در سال 1998 اشاره کرد. از دیگر وقایع مهم در تاریخ معاصر میتوان به جدا شدن بریتانیا از اتحادیه اروپا اشاره کرد که به آن برکسیت (Brexit) گفته میشود. بعد از همهپرسی در سال 2016 برای خروج، بریتانیا تصمیم گرفت از اتحادیه جدا شود. در سال 2017 مقدمات این کار فراهم شده و تا سال 2019 این کار عملی خواهد شد.