حروف تعریف در زبان آلمانی

حروف تعریف در زبان آلمانی

Artikel


حرف تعریف یک نقش دستوری است که همیشه به‌همراه اسامی ظاهر می‌شود؛ حروف تعریف دارای معنای محتوایی مشخصی نیستند بلکه بیشتر برای تشریح اسم به کار می‌روند.

حرف تعریف

Artikel

در زبان آلمانی همیشه اسامی به همراه حرف تعریفشان می‌آیند. حرف تعریف می‌تواند جنسیت (مذکر، مونث یا خنثی بودن)، تعداد (مفرد یا جمع بودن) و حالت (فاعلی، مفعولی مستقیم/غیر مستقیم یا مالکی) یک اسم را نشان دهد.
زبان آلمانی دو دسته اصلی از حروف تعریف را دارد:

  1. حروف تعریف معین: برای اسامی معین یا شناخته شده استفاده می‌شوند.
  2. حروف تعریف نامعین: برای اسامی نامعین یا ناشناخته استفاده می‌شود.

حروف تعریف نامعین

در آلمانی هم مشابه فارسی از واژه ein (یک) به عنوان حرف تعریف نامعین استفاده می‌شود. طبیعتا برای اشاره به اسامی جمع از این حرف تعریف استفاده نخواهیم کرد. از حرف تعریف نامعین عموما برای اشاره به چیزی که به طور مشخص تعریف نشده یا هویت و شناخت آن اهمیتی ندارد استفاده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

Ich habe ein Ei gekauft.

من یک تخم مرغ خریدم.

در مثال بالا حرف تعریف ein نشان می‌دهد که ما به تخم مرغ مشخصی اشاره نمی‌کنیم و به طور نامشخص به یکی از نمونه‌های مشابه اشاره داریم.
حرف تعریف نامعین ein بسته به اینکه به اسمی نسبت داده شده ممکن است کمی متفاوت باشد. جدول زیر تغییرات این حرف تعریف را در حالات متفاوت نشان می‌دهد:

جنسیت فاعلی ملکی داتیو آکوزاتیو
مذکر ein eines einem einen
مونث eine einer einer eine
خنثی ein eines einem ein
جمع - - - -

حرف تعریف معین

در زبان آلمانی از حروف تعریف معین در کاربردهای متفاوتی استفاده می‌شود. این کاربردها عبارتند از:
1. برای اشاره به چیزی که برای مخاطب شناخته شده است، یا اشاره مشخص به یک چیز از یک مجموعه؛ به مثال زیر توجه کنید:

Das Eis schmeckt ihr sehr gut.

این بستنی مزه خوبی می‌دهد.

2. پیش از اسامی انتزاعی (اسامی برای چیزهای غیر فیزیکی). به مثال زیر توجه کنید:

Sie glaubt an das Leben nach dem Tod.

او به زندگی بعد از مرگ باور دارد.

3. پیش از مصدر افعالی که به عنوان اسم در جمله استفاده شده اند. به مثال زیر توجه کنید:

Das Fotografieren ist verboten.

عکاسی‌کردن ممنوع است.

4. پیش از اسامی زبان‌ها در صورتی که صرف شده باشند. به مثال زیر توجه کنید:

Im Deutschen sagt man das nicht.

در آلمانی آدم این را نمی‌گوید.

5. پیش از اسامی ماه‌ها و فصل‌ها. به مثل زیر توجه کنید:

Der April war verregnet.

آوریل بارانی بود.

6. اسامی خیابان‌ها. به مثال زیر توجه کنید:

Ich wohne in der Marktstraße.

من در خیابان مارک زندگی می‌کنم.

7. تمام اسامی خاصی که با یک صفت توصیف شده‌اند. به مثال زیر توجه کنید:

das heutige Deutschland

آلمان امروز / آلمان مدرن

8. اسامی اعضای بدن و انواع لباس‌ها (وقتی اشاره به مالیکت آن توسط شخص دارد). به مثال زیر توجه کنید:

Sie machte die Augen zu.

او چشمهایش را بست.

Er steckte die Hand in die Tasche.

او دستش را در جیبش کرد.

در زبان آلمانی حروف تعریف معین هم بسته به اینکه برای چه اسمی مورد استفاده قرار گیرند تغییر شکل می‌دهند. جدول زیر تغییرات این حروف تعریف را در حالات متفاوت نشان میدهد:

جنسیت فاعلی ملکی داتیو آکوزاتیو
مذکر der des dem den
مونث die der der die
خنثی das des dem das
جمع die der den die

حروف تعریف و حروف اضافه

گاهی در مجاورت برخی از حروف اضافه، حروف تعریف تغییر می‌کنند (در واقع با حرف اضافه ترکیب می شوند.) جدول زیر تمام حالات ترکیب حروف اضافه و حروف تعریف را نشان میدهد:

مثال ترکیب
.Ich warte am Kino an dem = am
.Beim Spielen hat er die Zeit vergessen bei dem = beim
.Ich bin im Wohnzimmer in dem = im
?Kommst du auch ins Wohnzimmer in das = ins
.Ich komme gerade vom Einkaufen von dem = vom
.Ich gehe zum Sport zu dem = zum
.Wir gehen zur Disko zu der = zur

اسامی بدون حرف تعریف

در زبان آلمانی برای دسته از اسامی هرگز از حرف تعریف استفاده نمی‌شود. این اسامی شامل دسته‌های زیر می‌شوند:
1. اسامی مکان‌ها. به مثال زیر توجه کنید:

Sie wohnen in Bremen.

آنها در برمن زندگی می کنند.

2. اسم بیشتر کشورها (با استثنای تعداد محدودی کشور مثل ایالات متحده، ایران، هلند و ...). به مثال زیر توجه کنید:

Wir machen Urlaub in Österreich.

ما تعطیلات را به اتریش می رویم.

3. اسامی ای که به همراه sein و werden برای شناسایی و معرفی به کار می روند. به مثال های زیر توجه کنید:

Es ist Juli.

(الان) ماه جولای است.

Mein Bruder will Arzt werden.

برادر من می‌خواهد دکتر شود.

4. اسامی مهارت‌ها و توانایی‌ها. به مثال‌های زیر توجه کنید:

Ich spiele Klavier.

من پیانو می‌نوازم. [پیانو زدن بلدم.]

Leo spricht Japanisch.

"لئو" ژاپنی صحبت می‌کند. [ژاپنی بلد است.]

5. اسامی مصالح و مواد اولیه مانند: Papier (کاغذ)، Holz (چوب)، Wasser (آب) و ... زمانی که به صورت کلی به آنها اشاره نشود (به یک نوع خاص از این مصالح اشاره نشود). به مثال زیر توجه کنید:

Papier wird aus Holz hergestellt.

کاغذ از چوب ساخته می شود.

6. برای اشاره نامعین به اسامی غیر مفرد (حرف تعریف نامعین تنها در حالت مفرد استفاده می شود) و به معنای "مقداری/تعدادی". به مثال زیر توجه کنید:

Ich habe Äpfel gekauft.

من (مقداری) سیب خریدم.

بخش قبل
حروف تعریف در زبان آلمانی
بخش بعد
نرم افزار زبان بیاموز

مکالمه، داستان، واژه آموزی و گرامر در زبان بیاموز

هرچیزی که برای یادگیری آلمانی لازم داری در نرم افزار بیاموز پیدا میکنی!
  • جعبه لایتنر، انواع فلشکارت و آزمون
  • مکالمه، داستان و آموزش شنیداری
  • گرامر و لغت دانی
  • دیکشنری رایگان آفلاین
همین الان دانلود کن  
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان