Past Simple
گذشته ساده در زبان انگلیسی برای بیان عملی در گذشته استفاده میشود. این زمان کاربردهای دیگری نیز دارد که در این درس به آنها میپردازیم.
گذشته ساده یا Past Simple در زبان انگلیسی در وهله اول برای بیان عملی که در گذشته انجام شده استفاده میشود. این زمان کاربردهای دیگری نیز دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. ابتدا با ساختار این زمان آشنا میشویم.
بیشتر افعال انگلیسی با اضافه کردن ed- به انتهای شکل ساده به افعال گذشته تبدیل میشوند. این نوع افعال، افعال باقاعده محسوب میشوند.
برخی افعال نیز بدون قاعده خاصی به صورت گذشته در میآیند، این افعال بیقاعده هستند و باید آنها را حفظ کرد.
برای سوالی کردن جملات گذشته ساده، از فعل کمکی did استفاده میکنیم. برای سوالی کردن با واژههای پرسشی where و what و why و when نیز به فعل کمکی did نیاز داریم. اگر بدون واژههای wh بخواهیم سوالی کنیم، باید ابتدای جمله Did قرار بدهیم بعد از آن فاعل و بعد فعل را به صورت ساده میگوییم (مانند مثال اول).
اگر بخواهیم با واژههای wh پرسشی کنیم، باید ابتدا جمله خبری را با فعل کمکی did به سوالی تبدیل کنیم، بعد قسمتی از جمله را که میخواهیم دربارهاش سوال کنیم حذف میکنیم و واژه پرسشی مورد نظر را در ابتدای جمله قرار میدهیم (مثالهای دوم و سوم):
دقت کنید که واژه پرسشی who با سایر واژههای پرسشی تفاوت دارد و وقتی میخواهیم درباره فاعل جمله با who جمله پرسشی بسازیم به did نیازی ندارد، زیرا که نقش who ضمیر فاعلی، ولی نقش سایر واژههای سوالی قید است.
چه کسی پنی سیلین را کشف کرد؟
برای منفی کردن گذشته ساده از فعل کمکی did به علاوه منفی کننده not استفاده میکنیم. قبل از فعل اصلی did not یا didn't میگذاریم.
جمله پرسشی | جمله مثبت | جمله منفی | افعال |
---|---|---|---|
Did I play? | I played | I did not play | افعال با قاعده |
Did I speak? | I spoke | I did not speak | افعال بیقاعده |
1. برای صحبت کردن درباره اتفاقی که یکبار در گذشته رخ داد. به مثالهای زیر توجه کنید:
2. برای صحبت کردن درباره اتفاقهایی که بارها و بارها در گذشته تکرار شده و تبدیل به روتین و روندی همیشگی شده بودند (اما دیگر نیستند). معمولا برای نشان دادن این کاربرد از قیدهای تکرار (مثل sometimes, often, always و never) استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
When I was a boy I walked a mile to school every day.
وقتی پسربچه بودم هر روز برای رفتن به مدرسه یک مایل پیاده میرفتم.
3. برای صحبت کردن درباره کاری که در گذشته به طور موقت در جریان بود. به مثالهای زیر توجه کنید: